صفحات

۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه

رایحه ی دل انگیز زیر بغل من

یه سری حرکات حس که شاید واسه دیگران چندش آور باشه اما واسه خودمون بسیار لذت بخشه. یکی از این حرکات بو کردن زیر بغله. زیر بغل بوی بسیار فوق العاده ای داره مخصوصا وقتی که یخورده نمناکم باشه. هرچی ازسکنات و وجنات زیر بغلم بگم کم گفتم. همیشه از بو کردنش لذت میبردم. البته هم زیر بغلم هم اقصی نقاط دیگه ایی که به دلیل رفت و امد زن و بچه از گفتنش معذوریم که کجاهاس. شاید واسه شما چندش باشه اما واسه من دل انگیره ! حس زندگی بهم میده. فی المثال الان که بوش کردم یجورایی حس زمانی که فهمیدم بنرین از 100 تومن شده 700 تومن بهم دست داد. یجورایی بوش شبیه بو پیاز بود ! مست شدم ! میخوام اسانسش ُ بدم بازار ازش عطر درست کنن . بوش خیلی فوق العادس . به به

۱۳۸۹ آذر ۲۴, چهارشنبه

دو و نیم میلیون تومن ناقابل !

پسرک دویست تومنی هستم ، با کامپیوتر جدید از اتاق خواب جدید در خدمت شما هستم . آی لاو یو خودم !

۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

آیا عمه ی عزیزتان را دوست دارید؟ پس خواهشا دوبله پارک نکنید !

از کلاس که اومدم بیرون دیدم یه لگن دوبله با ماشین عزیزم پارک کرده . هرچی ایستادم طرف نیومد. دره هر مغازه اییم که دنبال صاب ماشین میگشتم پیداش نمیکردم. تو یه مغازه رفتم به فروشندهه گفتم آقا این سمند ، همون لگنه مال شماس؟ طرف گفت ما از این ماشین ارزونا سوار نمیشم جانم. اومدم بیرون بچه ها گفتن خب بگرد صاحاب این ماشین عقبی ُ پیدا کن اون در بیاد توام میتونی در بیای.مام دیدم بد نمیگن، خدارو چه دیدی شاید این ماشین عقبیه مال یه دختر خوشگل سانتی مانتال باشه این سمندم غیر مستقیم شده وسیله ی رسوندن ما دوتا به هم خودمون خبر نداریم . با خیال پیدا کردن اون دختر خوشگله دوباره رفتم تو همون مغازه به طرف گفتم: آقا این پژو ام مال شما نیس؟ طرف یه نگاه آنچنانی بهم انداخت گفت: مگه نگفتم که ما از این ماشین اروزنا سوار نمیشیم! خلاصه گشتم تا صاحاب این ماشینی که پشت سرم بود پیداش کردم. طرف دختر که نبود هیچی محض رضای خدا پیرزنم حتی نبود. مال یه مردک کچل تر از خودم بود. طرف اومد ماشینش ُ جابه جا کرد تا تونستم با هزار بدبختی از پارک دربیام. شاید باورتون نشه اما موقع رفتن یه کاغذ در آوردم و اولین جمله ای که به ذهنم رسید تو کاغذ نوشتم گذاشتم زیر برف پاک کن اون لگنه. واسش نوشتم : اون گواهینامه ت ُ قاب بگیر بذار تو آلبوم عکس عمه ت عزیزم !
خودمم نمیدونم اینی که واسه طرف نوشتم یعنی چی ، اصا فحش هس نیس اما این میدونم از اونجایی که هر آنچه از دل برآید خوش آید خیلی تو اون لحظه این جمله به دلم نشست مخصوصا اون قسمت عمه ش . در آخر یه توصیه دوستانه به دوستان عزیز خودم دارم . دوست عزیز ، برادر من ، غلط میکنی که دوبله پارک میکنی ، اما لااقل وقتی دوبله پارک میکینی اون شماره موبایل صاب مردت ُ بذار رو شیشه که اگه یکی کارت داشت خبر مرگت بهت زنگ بزنه بیای این لگنت ُ از بغل ماشین ملت برداری .

۱۳۸۹ آذر ۱۵, دوشنبه

دَدیم و دَدیش !

به بابام میگم میخوام کامپیوتر بگیرم یک و نیم ملیون پول بده. بهم میگه: باشه بذار اول به بابام بگم.
پینوشت: خداوند پدر بزرگ بنده و پدر بزرگ شمارو هم بیامرزه 

۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

مردک هیز ، زنک بیب بیب

یه بنر زدن تو دانشگاهمون عکس یه دختر چادریه زیرش نوشته : خواهرم حجابت ، برادرم نگاهت !

۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

ازدواج دائم یا موقت ؟ مسئله این است

استادی دارم " آل حمید " نام که از قضا آخوندیست قرن بیست و یکمی . از این تریپ آخوندهایی که خیلی جوون کش هم هستند و با یک لبخند شما رو دعوت به رفتن به زیر عبای آخوند میکنند ! از اینایی که خوب بلدن شنا کنند و به دیگران هم خوب شنا کردن رو یاد میدند . نمره گرفتن ازاین جناب آل حمید خیلی سخت نیس . فقط کافیه در بحث هایی که در کلاس میشه شرکت کنید و به جای در کردن باد از شکم مبارک ، از دهانتون افاضات در کنید . چند جلسه ی قبل حس یک شاگرد مودب و زرنگ و وقت شناس به سرم زد و نتیجه این شد که نیم ساعت زودتر سر کلاس حاضر شدم و ردیف اول ، چشم تو چشم استاد نشستم . به جان خودتون نباشه به جان خودم اون جلو مولوهای کلاس هم حال هوای خودش ُ داره . نه که همیشه این ضعیفه ها میشینن جلو ، حسرت جلو نشستن به دلمون مونده بود . جایزه ی این ردیف اول نشستن هم سفارش یک لیوان چای با کشمش از جناب آل حمید بود که باید از طبقه ی اول ، چهار طبقه ی ناقابل خودم رو از سطح زمین دور میکردم و از اتاق استادین چای و کشمش میگرفتم و دوباره به سمت سطح زمین بر میگشتم . ماموریت رو انجام دادم و استاد هم من باب تشکر یک کاغد بهم داد و گفت : بگیر به دردت میخوره. کاغذ ، آگهی یک موسسه ی همسریابی اسلامی بود . از اینهایی که میگردند یک حوری زمینی کادو پیچ شده که آفتاب مهتاب ندیده هم هست رو متناسب با شرایط شما پیدا مکینند و دست مبارک رو تو دست ایشون قرار میدند . نگاهی به استاد انداختم و در حالی که توضیح میدادم هنوز قصد ازدواج ندارم ایشون فرمودند شما یک sms به ما بده شرایط خودت رو بنویس تا من برات مورد ایده آل رو پیدا کنم ! اگر دائم بگیری نمره ی این درس رو بهت 20 میدم ، اگر هم موقت بگیری که 10 نمره پیش من داری !
اینهارو گفتم که بدونید چقدر بی شوهری توی این مملکت بی درو پیکر زیاد شده آقا جان . آخوند جماعت کاغذ دستش گرفته دنبال همسر موقت برای 7 میلیون زن بیوه میگرده . وقتی هر دختری یا هر پسری با چند نفر رابطه داره و نیاز هاش برطرف میشه ، دیگه نیازی به زن زندگی نمیبینه . در نتیجه آخوند جماعت میشه مبلغ موسسه همسریابی اسلامی ! گرچه متاهل هامونم متاهل نیستن خیر سرشون . از تاهل فقط شب خوابیدن ُ تلمبه زدنش رو بلدند . از نظر من این روزا فرقی بین زن و زید نیست ، چون جفتشون کاربری کاملا مشابهی نسبت به هم پیدا کردن !

۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه

می دهیم پدر پدرسوخته ی رئال را دربیاورند

یکی از منفور ترین علایق من ( چی نوشتم ! ) رئال مادرید و اون کریستین رونالدوی پدر سوخته س ! یعنی حتی تو بازیای کامپیوتری هم این دوتارو انتخاب نمیکنم . اینقدر از این رئال ُ اون مرتیکه ی ناخالص مورینیو بدم میاد که حد نداره . از همون بچه گی از رئال بدم میومد . لامصب قد خریم شانس داره ! اینقدر که این رئال شانس داره اس تق لال شانس نداره. ایشالا که امروز محمود هوس نکنه بره نیوکمپ تا بروبچ کاتالان یه حال اساسی به آقای خاص ُ اون کریستین رونالدوی مغرور بدن!

۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

این یارانه ی ما را بدهید برویم قهوه ی تلخ بخریم !

با توجه به اینکه قرار است از چند روز آینده یارانه های بی هدف ما هدفمند شود و حساب های خالی ما پر پول ، دلمان قیری ویری رفت که یک چیزی من باب تشکر از مقام عظمای کسانی که به فکر ما هستند و میخواهند جیب ما را پر پول کنند تا ما مشکلی از بابت خرید کارت شارژ و صحبت کردن با زید و زیود نداشته باشیم بنویسیم . این شد که گفتیم بیاییم و بیانیه ایی بدهیم و از آقای بگم بگم که یکسال و اندیست قصد افشای اسم پسر بقال سرکوچه شون رو به عنوان مفسد اقتصادی داره اما روش نمیشه بگه تشکر کنم و بگم که چقدرایشون دوست داریم !
آقا ما خیلی خوشحالیم نه از این بابت که بنزین 100 تومنی قراره 400 تومن بشه و دیگه ما نمیتونیم شب تو خیابونا برای نسوان زیبا روی زحمت به صدا در آوردن بوق رو بکشیم ، بلکه از این بابت خوشحالم که اینهمه اومدن جیب مارو زدن اما شما قرار نیس جیب مارو بزنی . " بگم جان " بذار بگم که بسی خوشحال و مشعوف شدیم دیدیم در مراسم ازدواج آسان فرمودید چرا میانگین سن ازدواج اینهمه بالاست . وقتی فرمودید دختران در16 سالگی و پسران در 19 سالگی باید به خانه ی بخت مشرف شوند ، از آنجایی که پدر و مادر گراممان طرفدار آن چش و چال زیبای شما هستند و صحبت های شما رو آویزه ی گوششان میکنند ، یک جورهایی یک چیزهایی در یک جاهایی بصورت مبتذل بالا و پایین پرید ! انگار در آنجا مراسم لهو و لعبی ، عروسی چیزی برپا بود ، آنهم از نوع منکراتی و مختلطش . ای جان ! ، از فردا زبانمان همانند یک جای دیگرمان دو متر و نیم دراز است و درخواست زن و زندگی خواهیم کرد . فردا زن که بگیریم میشویم سرپرست خانوار و برایمان حساب باز میکنند و ماهیانه 81 تومان هم در آن میریزند .آنوقت میتوانیم 4 تا قاقالی لی بخریم  بدهیم دست زن و فرزندمان بروند حالش را ببرند !
راستش چند وقتیست اعتماد به نفسمان در حد بعضی ها فوران کرده و ایده ی نوشتن کتابی به ذهنمان رسیده بود ، که آن هم پس از مشورت با دوستان آشنایان ُ داماد عزیز تر از جان از خیر نوشتن آن گذشتیم . به نظرم نوشتن کتابی که از همان اول مشخص است چاپ نخواهد شد و یا اگر دری به تخته خورد و "اشتباهاً" هم خواست بشود چماغ سانسور بالای سر آن باشد همان چاپ نشود بهتر است. در نتیجه تصمیم گرفتیم که فی سبی لله در همینجا اقدام به نوشتن داستان کنیم و هر از چندگاهی ماجرایی از ماجراهای کتاب رو در همینجا بنویسیم تا شاید مقداری از گرد و خاکی که اینحارو گرفته کم شود . البته اگر هم ننوشتیم زیاد تعجب نکنید ، بگذارید به حساب مشغولیات تدارک سور و سات عروسی !

۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

تکراری ترین سوال این روزها

- ببخشید ساعت چنده ؟

+ یک ُ نیم

- یک ُ نیم جدید یا قدیم ؟

۱۳۸۹ شهریور ۲۰, شنبه

دارم میرم به تهران دارم میرم به تهران

هر موجودی از یک چیز یا یک شخص یا یک عمل بخصوص بدش میاد . این قانون شامل حال بنده هم میشه . توی این دنیا از اسم "فرشته و صدف" بشدت بدم میاد . دوستان قدیم وبلاگیم این موضوع رو میدونستن و میدونن و شما هم اگر نمیدونستید بدونید که بنده از اسم صدف و فرشته بشدت بدم میاد . این تنفر دلیل خاصی نداره و شما هم خواهشا بدنبال دلیل خاصی نگردید که دلیلی جز یک حس تنفر درونی پیدا نمیکنید. واقعا از این دو اسم بدم میاد! این مقدمه رو نوشتم که بگم از یک چیز دیگه هم بدم میاد که شدتش از موارد بالایی خیلی بیشتره . از « جوش صورت » ! خوشبختانه از دوران طفولیت کلا پوست صورتم طوری بود که کم جوش میزد . حتی توی دوران طفولیتم زمانی که آبله مرغون گرفتم صورتم تنها ۳ تا دونه جوش بیشتر نزد . از دیروز یدونه از این جوشای زیر پوستی ، دقیقا از منتهی الهی سمت راست بینیم بیرون زده  ُ شده آیینه ی دقم . هربار که میرم جلو آینه بهش طوری نگاه میکنم که انگار در حال دیدن تابلوی لبخند ژکوند هستم. هر روز بزرگتر از دیروز ! چشمام ُ که قولوچ میکنم روی بینیم دقیقا بصورت یک تپه ی سربه فلک کشیده میبینمش .  
یه ضرب المثلی هست که میگه « وقتی واسه کسی از آسمون بخواد بباره میباره .» این الان دقیقا شرح حال منه . امروز رفتم آرایشگاه . ساعت ۷ وقت گرفته بودم اما آرایشگر ساعت ۹ تشریف آورد . رفته بود برای ماشینش لاستیک نو خبره . تو این اوضاع خیلی قیافه ی دُرُس درمونی داشتم ایشون هم لطف فرمودن قیافم ُ قشنگترش کردن . فکر کنم مردک امروز اسهالی چیزی داشت ، خیلی قشنگ رید تو سرم ! بابت این اسهال ( اصلاح ) کردن سره بنده هم ۸ تومن ناقابل گرفتن که ایشالا میخ بشه بره تو همون چرخ ماشینش .
یکشنبه با این کله ی قشنگم ُ این دماغ زیبام دارم میرم تهران . موندم با این قیافم تهران کجا قراره بره !

+ مشترک فید جدید وبلاگ شوید .

ورزش های وطنی ملی میهنی

پینگ پنگ: ورزشی تشکیل شده از یک میز آبی رنگ در ابعادی مشخص، دو انسان گاها" بالغ و بعضا" نابالغ که به وسیله ی یک عدد دسته ی چوبی به نام راکت یک توپ را به یکدیگر پاس میدهند تا نهایتا یک نفر توپ را به اوت بزند. ورزشی که در بین مسئولین یک اداره بسیار طرفدار دارد. پاس دادن ارباب رجوع به یکدیگر. ضرب المثل مربوطه "سرش با تَهِ ش پینگ پنگ بازی میکنه". ورزشی صادر شده از سرزمین جومونگ اینا.

فوتبال: ورزشی تشکیل شده از ۲۲ انسان عاشق که همانند فرهاد به دنبال شیرینی به نام توپ میدوند. ورزشگاه فوتبال محلی برای تخلیه روحی روانی جامعه میباشد. در ایران شوتبال گویندش، بزن زیرش، علی اصغری، "ببخسید" به قولی ارث پدری علی دایی اینا. انسانهایی شریف که هر ساله مبلغی معادل ۶۰۰ میلیون تومان میگیرند و میگویند هرچه داریم از این مردم داریم. سرود دلاوران نام آوران !

وزنه برداری: یک عدد بچه غول که همچو شیر ژیان به استقبال وزنه ی ۲۲۲ نیم کیلویی میرود و همانند ماست آن را به بالای سر برده و به زمین میکوبد. دیدن حسین رضا زاده با ۱۲ عدد نون بربری در دست . وزنه برداری یعنی برداشتن مشکلات از سر راه مردم خوشه سه ایی و پرتاب آنها به جلوی پای مردم خوشه یکی. یارانه برداری !

شطرنج: بازی ایی تفریحی - فکری ، تشکیل شده از مهره های سفید و سیاه که توسط دو نفر انسان متفکر که با بکارگیری روش های فکری سعی در کیش ُ مات نمودن یکدیگر دارند. احتمال نتیجه ی نهایی بازی شطرنج شامل سه حالت ِ ، برد مهره ی سفید، برد مهره ی سیاه یا تساوی هر دوطرف میباشد. ورزش از ما بهترون ! به تشکیل جلسه ی هیئت دولت در راستای خنثی سازی تحریم های آمریکا شباهت دارد ، اما تنها یک حالت کلی برای نتیجه ی جلسات متعدد دولت خدمتگذار وجود دارد "ما توی دهن آمریکا میزنیم، یه اردنگی م به اسرائیل" !

+ مشترک  فید جدید وبلاگ شوید .

۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

دائره المعارف لغات دویست تومانی

هرچی به مغزم فشار آوردم تا یه مقدمه ای واسه این پست بنویسم نشد. یعنی شد یه بارم نوشتم اما اینترنتم قطع شد ُ پرید. این مدتی که ننوشتم دلیل خاصی نداشت . یعنی چیزی واسه نوشتن نداشتم که بخوام بنویسم. این پستی که میبینید قسمت اول فرهنگ لغات دویست تومنیه. ایشالا که خوشتون بیاد که اگر هم نیاد به زور باید بیاد . همینی که هست.

روزنامه(Roznameh): نشریه ای که هر روز چاپ میشود اما فردایش بسته میشود! محلی برای نشر اکاذیب و اراجیف!    عادل فردوسی پور(Adel Ferdousi Pour): فشفشه،فتنه گر،مجری برنامه ی ۹۰،به کسی که متخصص تیکه پرانی در حین گزارش مسابقه ی فوتبال میباشد اطلاق میشود .     اس تق لال(Esteghlal): آشپالون، سوراخ سوراخ، همان ۶تای ۵۲ معروف !     مادرزن(Madar Zan): مادر همسر ، کسی که همسر شما را به دنیا آوره و در دوران کودکی به او شیر خشک داده اما از شما بهای شیر مادر را میگیرد.     داماد(Damad): پسر متاهل ، زن دار ، شغلی جدید که اکثر تازه داماد ها پس از ازدواج به این شغل مشغول میشوند. کشیدن آب حوض، خفه کردن مادر زن     ده نمکی(Deh Namaki): موجودی بامزه، گوله ی نمک، چماغ به دست فرهنگی!     ساندیس(Sandis): آب میوه ای خوشمزه در طمع های مختلف، بهانه ای برای دور هم جمع شدن و راهپیمایی کردن، شعار دادن، مرگ بر آمریکا گفتن!     فتنه گر(Fetneh Gar): موجودی سبز رنگ، عموما مرفه بی درد، غالبا اراذل ُ اوباش!     دانشجو(Daneshjo): موجودی محتاج جزوه، قوت غالبش تخم مرغ است، عموما در اواخر ترم علاقه ی شدیدی به استاد پیدا میکند.     اینترنت(Internet): اینترنت سابق فیلترنت فعلی!     شیطان(Sheytan): موجودی فریبکار، نیرنگ زن، به بچه ی تخس نیز اطلاق میشود، به نوع بزرگش آمریکا گفته میشود!      آپاندیس(Apandis): قسمتی زائد، وسیله ای برای جراحی کردن و دور انداختن.     مزدور(Mozdor): مزد بگیر، کسب روزی، وابسته به عوامل بیگانه     بلادکفر(Belade Kofr): کلمه ای که در این وبلاگ به وفور استفاده میشود. سرزمین های غربی، سرزمین های شرقی! هرجایی به غیر از اینجا بلاد کفر محسوب میشود. لولو (Lolo): موجودی ترسناک، ممه خور، خورنده ی ممه، دزد ممه!     دروغگو(Dorogh Go): بیان غیر واقع، کسی که واقعیت را برخلاف آنچیزی که هست نشان میدهد، احمدی نژاد     فمنیست(Femenist): جامعه ی ایده آل زنان، زن سالاری، ظرف شستن مردان، بچه داری مردان، حق طلاق با زنان، کشک !     بریتانیا(Beritania): استعمارگر پیر متشکل از انگلستان ولز ایرلند، دیوید بکهام و ویکتوریا آدامز ،جزیره ای کوچک در غرب آفریقا     قلم(Ghalam): وسیله ای برای نوشتن مانند خودکار مداد روان نویس، نوعی سلاح سرد از نظر حکومت ها!       آزادی(Azadi): آزادی در گفتار و رفتار، آزادی در اندیشه، آزادی در ابراز عقیده ، وسیله ای برای فشار بر حکومت های دیکتاتوری ، نام میدانی در تهران !     هدایت گر(Hedayat Gar): کسی که انسان را به راه راست هدایت میکند، پند و اندرز میدهد، موعضه میکند، دست به روشنگری میزند، از وسایل یک هدایت گر میتوان به چماغ، شیشه نوشابه، بشکه و غیره اشاره کرد.     آفتاب پرست(Aftab Prasat): موجودی که به آفتاب علاقه ی وافری دارد، هرکجا که آفتاب باشد همانجاست، طرفدار حزب خورشید، یک روز اینوری یک روز اونوری، پاچه خوار خورشید، بله قربان گو، مسئولین کشوری و لشگری      مجلس شورای اسلامی(Majlese Shoraye Eslami):نهاد قانون گذاری کشور، خانه ی ملت، محلی که در آن تعدادی نماینده پس از بحث و جدل های متعدد سیاسی اقدام به قانونگذاری کرده اما شورای نگهبان آن قانون را رد میکند. جایی برای دور هم بودن و وقت تلف کردن

۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

از قل قیل های قلمی بی قال قیل

کتاب ُ باز میکنم یه چند ساعتی هی ورق میزنم ُ میخونم . از این کتاب های نایابه . البته نه به خاطر قدمت یا زیر خاکی بودنش ، بیشتر بخاطر نویسنده ش . نمیدونم کجاس یا الان داره چیکار میکنه اما این ُ میدونم که هرجا هست ُ هرکاری که میکنه از بابت خرید کتابش هیچ منفعتی بهش نمیرسه . وقتی به فروشنده ی کتاب فروشی میگم از این سبک کتاب رو میخوام میگه اینارو ببر که اگه نبری از دستت میپره . میگم ماله کیه ؟ میگه "ابراهیم نـ.ـبوی" . سعی میکنه در لفافه بگه که سیاسی مینوشته ، از ایران رفته به همین علت دیگه کتاباش چاپ نمیشه . با سر طوری وانمود میکنم که حرفاش واسم جذابه ، بعضی جاهام سعی میکنم بهش بفهمونم که بله ایشون رو میشناسم . سه تا از کتابای همین نویسنده ی کتاب نایاب شده (!) به علاوه ی یک کتاب پیشنهادی ِ فروشنده رو میخرم . یه نگاه به قیمت کتابها میندازم یه نگاه هم به پولای توی کیفم ، خیالم راحت میشه که پول به اندازه ی کافی همراهم هس . از وقتی کارت اعتباری گرفتم هرجا که میرم دوست دارم با کارت پول ِ جنس ُ حساب کنم . اینکار بهم حس  ِ زندگیه توی قرن ۲۱ رو میده ! مامور کارت خوان آدم خوش برخودیه ، هروقت میرم پیشش دلم میخواد لپش رو بکشم ، دفه ی بعدی حتما اینکارو میکنم .
از کتاب فروشی میزنم بیرون . هفته ی قبل که به همین کتاب فروشی اومده بودم نگاهم به دختر فروشنده ی چند تا مغازه پایین تر افتاده بود . طبق عادت خودشیفتگیم هروقت از کنار ویترین مغازه ها رد میشم سعی میکنم رفلکس خودم ُ توی شیشه ببینم . اون روز دخترک داشت شیشه مغازه رو تمیز میکرد که نگاهم به نگاهش افتاد ! امروز براشون جنس جدید آوردن . سیسمونی بچه میفروشن ، به سنُ سالم نمیخوره که برم توی مغازه چیزی بخرم . دخترک آنچنان "سانتی مانتالی" نبود اما نمیدونم چرا قیافش توی ذهنم مونده . شاید به خاطر نوع نگاهش بود .
میام خونه تا اذان ۱ ساعت دیگه وقت هس . شروع میکنم به کتاب خوندن . البته نه اون کتابی که خودشُ نویسنده ش نایابن . بابام میاد توی اتاق ُ میشینه پشت کامپیوتر . زیر چشمی یه نگاه به مونیتور میندازم ببینم یوقت آیدیم بالا نباشه . یه بار که بابام پشت کامپیوتر بود یکی از بچه ها که شیطونیش گل کرده بود بهم پی ام داد "چه خبر از دوست دخترت آقای دانشجوی اخراجی ؟" با دوستم نشست چت کرد ، حتی بهش "وب" هم داده بود ! بابام ازم پرسید "چه خبر از دوست دخترت آقای دانشجوی اخراجی یعنی چی ؟" بهش گفتم که دوستم با من نبوده ، اونم با نگاهی که مفهومش چیزی جز "خر خودتی" نبود به ادامه ی کارش با کامپیوتر رسید . اونروز انگار چت کردن بهش چسبیده بود ، بهم گفت یه آیدی واسه منم بساز !
کتاب پیشنهادی فروشنده کتاب جذابی بود . یه روزه تمامش میکنم ، به هرکسیم که میرسیدم در موردش صحبت میکردم . بعضی وقتا خوندن یه متن جالب ُ خنده دار میتونه خستگی یه روز سخت ِ ماه رمضون رو از تن ِ آدم در بیاره . به برادرم گفتم حتما اگه وقت کرد کتاب رو بخونه . گفت اسمش چیه ؟ گفتم : "ازقل ُ قیل های قلمی بی قال ُ قیل" ، بزرگمهر حسین پور .

4

- آقا دوماد چه کاره‌ن؟

+ تو تبلیغ ایزی لایف نقش اون پیره مرد ۷۰ ساله هرو بازی میکنن !

۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

نزدیک ِ

از اونجایی که خیلی خوابم میومد و میاد اما حاج خانم فرمودن که وقت اذان " نزدیک ِ " ، برآن شدم که طی یک سری تحقیقات خاص پی ببرم که هر چیزی به چه چیزی نزدیک ِ ! حاصل نزدیکی بنده با موضوعات مختلف این بچه هایی شد که میبینید !
اول : روابط ما با کشورهای دوست و برادرمون خیلی نزدیک ِ . ما اینقدر با کشور های دوست ُ برادر نزدیکی داریم که از نزدیکیه این روابط گرم ُ صمیمی روزانه ده بیستا کشور جدید به دنیا میاد . فی المثال هر روز که اخبار ُ نگاه میکنیم میبینیم که با یه کشور جدید روابط دوستانه  و نزدیک برقرار کردیم این هواااا ! 
دُیُم : رابطه ی ما با این همسایه ی سمت ِ راستیمون خیلی نزدیک ِ اما نمیدونم چرا هی این همسایمون مانع رابطه ی نزدیک تره بنده با دخترش میشه ! این همسایمون خیلی خره که نمیذاره بنده با دخترش رابطه ی نزدیکی باشم نه ؟
سِــیُم : یه دو هفته ای خونه دوستم اینا خالی بود مام اونجا تـِلپ شده بودیم هی پلی استشین بازی میکردیم ، هی پلی استشین بازی میکردیم اما به جون خودم کاره دیگه ای نمیکردیم ، فقط ُ فقط پلی استشین بازی میکردیم ( ارواح عمه م ) ! فقط این وسط یه نکته ایی بود که نفهمیدم چرا هر روز صبح که از خواب پا میشدم تو سطل آشغالشون کلی " کاپوت ِ " استفاده شده پیدا میکردم ! این مورد ُ همینطوری گفتم تا دنبال ِ " نزدیکی " خاصی نگردین . 
چارم : یه چند وقت پیش یه خانومی اومده بود تو برنامه ی " زلال احکام " در مورد مسائل زناشویی صحبت میکرد . میگفت چه ساعتی و چه روزی با شوهرتون نزدیکی داشته باشین بهتره . مثلا اگه سه شنبه شب بچه تون به دنیا بیاد بچه شهید میشه ! یا مثلا اگه دو شنبه بعد از ظهر به دنیا بیاد حافظ قرآن میشه یا مثلا فلان روز به دنیا بیاد فیلسوف ُ عالم میشه . این ُ گفتم که خانوما و آقایون ِ متاهل یه جوری برنامه ریزی کنن که طبق سلیقشون حاصل نزدیکیشون ۹ ماه بعد فلان روز تو فلان ساعت به دنیا بیاد . فی المثال اگه دوست دارین بچه تون مث ِ علی دایی فوتبالیست بشه ُ پول پارو کنه یه جوری برنامه ریزی کنین که تو یه روز دیگه به دنیا نیاد احیانا ... (به طرز فجیعی سانسور شد) بشه ! اینارو گفتم که اطلاعات نزدیکیتون بیشتر بشه . برین حالش ُ ببرین !
پنجم : اردیبهشت ماه بود که رفته بودم بیمارستان آپاندیسم ُ عمل کنم ، اونجا فهمیدم رابطه ی قشر زحمت کش کادر بیمارستانیه کشورمون خیلی به هم نزدیکه ! در این حد که ساعت ۲ نصفه شب به بعد اگه رو به موتم میشدی هیچ دکتر ُ پرستاری ُ تو بخش نمیدیدی چون ... اهم اهم به من چه آقا جان مگه من وزیر بهداشت ُ درمانم که بیام به شما علت ضعف ساختار بیمارستانی کشور ُ بگم ؟ !
فی المثال یه شب که دوستم پیشم مونده بود گفتیم بریم از تو یخچال کمپوت ِ آناناس این تخت ِ بغلی ُ برداریم تستش کنیم ببینیم سالمه یا نه . به دوستم گفتم بره از ایستگاه پرستاری چاقویی چیزی بگیره بازش کنه ُ بیاد . این دوستم رفت ، ربع ساعت گذشت اما نیومد . دیگه کم کم داشتم به این نتیجه میرسیدم که یه گوشه نشسته داره با پرستارا گل میگه ُ گل میشنفه ُ " نزدیکی " میکنه ُ آناناس میخوره که یدفه دیدم سر ُ کله ی دوستم پیدا شد . بنده خدا عرض کرد اینقدر گشتم ُ گشتم که مادره هاچ زنبور عسل ُ پیدا کردم اما هیچ پرستار ُ دکتری ُ پیدا نکردم ! خلاصه اون شب ما موندیم ُ حسرت کمپوت تخت بغلی !
سـیـکـ.ـسم (!) : نظر به اینکه یه نفر با بنده خیلی احساس نزدیکی ُ پسر خاله گی داره ، رفته زیر کل پستام ُ تو " حاجی مالیست " آنلایک زده . خواستم بگم آقا جان جون ِ مادرت با ما از این شوخی شهرستانیا نکن که دلمون طاقت اینجور نزدیکیارو نداره ! 
هفتم : دیشب بازی تیم ملی فوتبال با ارمنستان ُ داشتم نیگا میکردم . بعد از این بازی به این نتیجه رسیدم که شانس قهرمانی تیم ملی تو جام ملتهای آسیا یجورایی به صفر خیلی نزدیکه !
نُیُم : همیشه میگن آشغالتون ُ ساعت ۹ شب بذارین دمه در تا ماشین شهرداری بیاد ببره ، اما نمیدونم چرا همیشه ساعتی که میان آشغالارو ببرن به ۲ شب نزدیک تره !
دهم : رابطه ی گربه های کشور ما خفن نزدیک ِ ! این نزدیکی ُ میشه از تعداد زاد ولد اونها فهمید .
اِلـِـون: از وقتی گفتن هرکی بچه بیاره ۱ میلیون بهش میدیم رابطه ی پدر مادر ها با هم خیلی خیلی خفن نزدیک شده ! این ُ میشه از مقایسه ی تعداد زاد ولد گربه ها با انسان ها بدست آورد . بخدا
دوآزده : خب دیگه به نظر شما چه چیزی به چه چیزی نزدیک ِ ؟

۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

ایزی لایف ( در راستای قسمت آخر سریال فاصله ها )

- آقا ببخشید یدونه چیز میخواستم
+ یدونه چی میخوای ؟
- چیز دیگه
+ خانوم بفرمایید بیرون ما از این وسایل بی ناموسی نداریم .
- آقا وسایل بی ناموسی چیه ! یدونه چیز میخواستم
+ ببخشید خانوم یکم واسه ما آشنا میزنی ، شما همون دختره ی نعوذن بالله نیستی ؟
- دختره ی نعوذن بالله چیه آقا ، اسمم بیتاس ، فامیلمم نه نعوذن بالله ِ نه استغفرالله !
+ حالا چی میخوای دختره لا اله الا الله ؟
- پوشک ؟
+ پوشک ؟ قدم نو رسیده مبارک ، حالا باباش اونیه که آزارا ی سفید داشت یا مورانو ی مشکی ؟
- آقا خجالت بکش این حرفا چیه ، بچه م کجا بود ؟ پوشک ُ واسه خودم میخوام .
+ آها نکنه ایزی لایف میخوای ؟ هو هو ، رازت ُ فهمیدم ، الان میرم به همه میگم ، هو هو
- آقا اینقدر آبرو ریزی نکن ، ایزی لایف ِ مارو بده الان این محسن میادش کارو کاسبیه مارو کساد میکنه .
+ باشه بیتا خانومه لا اله الا الله ، میدم اما یه شرط داره ، باید به یه سوالم جواب بدی  .
- بیتای خالی آقاجان لااله الا الله نداره ، بفرمایید بپرسید . 
+ چطوری تو سکانس آخر اون پسرای از خدا بی خبر شمارو بلند کردن بردن خونه خالی ، بعد اونجام بهتون یه حاله اساسی دادن بعد آخره شبم که آوردن انداختنتون زیر پل نه روسریتون از سرتون افتاد نه اون شال قشنگ آبیه از دور گردنتون باز شد ؟ چی شد که اینطوری شد ؟

۱۳۸۹ مرداد ۲۰, چهارشنبه

مرغ همسایه شتر مرغ نیست

این روزا توی هر نقطه از این مملکت قشنگ ما تا یه مشکل مث ِ هلو میزنه بیرون اولین علت و دلیلی که برای توجیح این مشکل از تو آستینمون در میاریم ضعف دولت فخیمه ی ماس . یعنی چی ! یعنی اینکه همین الان هدیه خانوم داشت گریه میکرد که دختره دختر دایی بنده (!) در راستای علت یابی گریه ی هدیه خانوم در نطقی به یاد ماندنی و با صدایی رسا و شیوا  فرمودن : " ریده " ! خب درسته که این خودش یه مشکله ، مشکلشم اینجاس که این هدیه خانوم هروقت " برینه " باید کلی آب در راستای شستشوی ایشون ، کلی پمپرس در راستای پوشک کردن ایشون و کلی هم شیر در راستای سیر کردن شیکم ایشون مصرف بشه اما اشتباه نشه ، عمل قضای حاجت هدیه خانوم ربطی به دولت فخیمه ی نهم + یک نداره ، مشکلی که ما داریم اینه که هر چیزی ُ به گردن این ُ اون میندازیم . یعنی چی ؟ یعنی اینکه بعضی وقتا علت همه ی مشکلاتمون خودمونیم اما نمیخوایم قبول کنیم که " از ماست که بر ماست " ، همیشه دوس داریم مشکلاتمون ُ گردن ُ این ُ اون بندازیم حالا این وسط کی بهتر از دولت ؟
هر ملتی خصیصه ی خودش رو داره ، خصوصیت ما ایرانی ها هم تو احساساتی بودن ُ جو گیر بودنمونه . ما ایرانیا خیلی آدمای احساساتی ای هستیم . شاید بهتره بگم خیلی آدمای جو گیری هستیم . تیم ملی فوتبالمون هروقت که جوگیر بشه میره جام جهانی ! بذارین خودم رو مثال بزنم . فی المثال همین الان بنده فیلم " Sweet November " رو میدیدم . به محض اینکه فیلم تموم شد رفتم تو عالمه رویا پردازی ُ خیال ، جو عشق ُ عشق بازی گرفتم . در این حد که اگه تو اون لحظه یه کره خره ماده هم از جلوم رد میشد بهش پیشنهاد ازدواج میدادم ! چرا ؟ چون داشتم یه فیلم عشقولانه میدیدم ُ جو گیر شده بودم . ما ایرانیا تا یه آهنگ گـُل میکنه اینقدر اون آهنگ ُ گوش میدیم تا از شنیدنش خفه بشیم ، میریم تو خیابون میبینیم همه ی پسرا موهاشون ُ یه مدل کوتاه کردن ! همه دوره کـَلَشون ُ زدن ، وسط کـَلَشون یه گوله مو گذاشتن ، اون یه گوله مو رو هم سیخ سیخی کردن ! بلا به نسبت انگار همین دو دیقه پیش با خواهر ادیسون " نزدیکی " داشتن ! اصلا هم به این فکر نمیکنه این مدل مو بهش میاد ، بهش نمیاد ، فقط به صـِرف اینکه این مدل مو الان مد شده اونم باید این مدل مو رو بزنه ، کاریم نداره الان این مدل مو رو زده شده شکل  ِ خره شرک ! دختره همسایه مدرسه ی تیزهوشان قبول شده ، حالا چون اون قبول شده بچه ی منم باید قبول بشه ! چون من بچه گیام دوس داشتم دکتر بشمُ نشدم بچه م باید دکتر بشه ، اصلانم به این فکر نمیکنیم که بابا شاید این بچه استعدادش تو یه چیز دیگه باشه .
میگیم آمریکا و انگلیس فلان شاخه فیل ُ شیکوندن . یه لحظه فکر نمیکنیم که چرا آمریکا با  ۲۵۰ سال قدمت الان اونجاس اما چی شده که ما با ۲۵۰۰ سال تمدن تازه الان مارمولک فرستادیم فضا ! یه لحظه به خودمون نمیگیم چرا ژاپنی که بمب اتم تو ماتحت مردمش ترکید ُ نیست ُ نابود شدن اینقدر پیشرفت کرده اما ما هنوز اندر خم اینیم که چیکار کنیم تا آسفالت کوچمون چاله چوله نداشته باشه ! با خودمون رو راست باشیم ، ژاپنی جماعت وقتی میره سره کار به این فکر میکنه که چطوری کارش ُ به نحو احسن انجام بده ، اما ایرانی جماعت وقتی میره سره کار تازه به این فکر میکنه که چطوری از زیره کار در بره ! هی به ساعتش نیگا میکنه ببینه چند ساعت دیگه کارش تموم میشه بره خونه .
بعضی وقتا علت خودمونیم ، الکی دنبال معلول نباشیم . به این ُ اون گیر ندیم ، این وسط دنبال یه دیوار کوتاه نگیردیم که همه ی تقصیر هارو بندازیم گردن اون . درسته بعضیا تو قهوه ای کردن مملکت تبحر خاصی دارن  ُ کارشون ُ به نحو احسن انجام دادن ُ تا ۳ سال دیگه هم در حال انجام دادنش خواهند بود اما این ُ بدونیم که ما هم بی تقصیر نیستیم . همیشه مرغ همسایمون غازه اما هیچ وقت از خودمون نمیپرسیم چرا مرغه ما مرغه ، مرغه همسایه شتر مرغه ؟ 
+ " شکستی " از رضا صادقی و فرهاد    + شاید دوباره " تخت خوابم " رو واسه نوشته های ییهوییم راه بندازم . موافقین ؟

۱۳۸۹ مرداد ۱۸, دوشنبه

چیستان ، هر چیزی در ایران چه چیزیست !

هر وسیله ای همونطور که یه کاربرد مثبت داره میتونه ده ها کاربرد منفی هم داشته باشه . این ما هستیم که تصمیم میگیریم از اون وسیله استفاده ی مثبت یکنیم یا منفی . متاسفانه یکی از خصوصیات ما ایرانی ها ، استفاده ی معکوس ُ منفی از امکاناتیه که در اختیارمون قرار داده شده . اگه یکم به دقت به اطرفمون نیگا کنیم میبنمیم بیشتر از اونیکه از محیط اطرافمون استفاده ی مثبت بکنیم در حال برداشت منفی از اون هستیم :
چادر چیست ؟ این چیز یک روز چیز خوبیست یک روز چیز بدیست ! در مواقع اعتراض گویند که به کـَفـَنی شباهت دارد که بر روی سر زنان کشیده میشود (چیز بد) و در مواقعی که میخواهند بگویند ما طرفدار اسلام و مُسلمینیم در کلیپ هایشان زنان چادری را نشان میدهند که یک پارچه ی سـ.ـبـز به دور دست هایشان بسته و در حال راهپیمایی مسالمت آمیز میباشند (چیز خوب) .
موبایل چیست ؟ چیزیست که اونور آبیا از اون در موراقع اضطراری به عنوان وسیله ای برای برقراری ارتباط استفاده میکنند اما در ایران اکثرا در مواقع اضطراری امکان استفاده ی از اون نیست ، چون یا آنتن نمیده یا شارژ گوشی تمام میشه . موبایل در این وره آب به عنوان یک وسیله ی تفریحی مورد اسفاده قرار میگیره . اینوریا از این دستگاه به عنوان وسیله ای برای بولوتوث بازی ، SMS بازی و غیره استفاده میکنند .
ماهواره چیست ؟ در خارج غالبا" ازماهواره برای دیدن برنامه های علمی و خبرهای روز و گاها" برای دیدن برنامه های بی ناموسی استفاده میشه ، اما در ایران به محض خریدن ماهواره اولین کاری که انجام میشه فارسی ۱ توی Favorites قرار میگیره و شبکه ی بی ناموسی قفل گذاری میشه . در ایران در صورت نبود پارازیت گاهی از این وسیله برای دیدن شبکه های خبری استفاده میشه ، اما دیدن شبکه های علمی جایی در برنامه های روزانه ی ایرانی ها نداره .
قالی چیست ؟ چیزیست که قبلا از اینوره آب به اونوره آب صادر میشد اما الان از اونوره آب به اینوره آب وارد میشه ! فی المثال فرش شونهر ساخت آلمان !
رییس جمهور چیست ؟ چیزی نیست بلکه کسی ست که هم در این وره آب و هم در اونوره آب قبل از انتخاب شدن شعارهای خوشگل ُ قشنگ میده اما بعد از انتخاب شدن همه ی شعار هاش ُ فراموش میکنه . تنها تفاوت رییس جمهور اینوره آب با رییس جمهور اونوره آب در اینه که رییس جمهور اینوره آب تو گرما و سرما کاپشن میپوشه اما رییس جمهور اونوره آب با کت ُ شلوار در مراسم رسمی حاضر میشه .
زن زیبا روی چیست ؟ چیزیست که اونوره آبیا بعد از دیدنش میگویند Oh My GoOoOoOoD اما اینوریا بعد از دیدن زن زیبا روی بصورت لفظی و سـ.ـکـ.سـشوال " یک چیزهایی بدی را در چیزهای بد دیگری فرو میکنند و میگویند اووووف " ! 
فی المثال " انگشتم تو سوراخه دماغش ، لامصب عجب چیزیه اووووووووف ! "
کتاب چیست ؟ چیزه خوبیست ! سرانه ی مطالعه ی آن در اینوره آب دو دقیقه میباشد اما در اونوره آب چیزی به عنوان مطالعه ی کتاب وجود ندارد ، چون کتاب رو نمیخونن بلکه میخورن ! در خانه های اینوره آب کتاب معمولا ابزاریست برای کلاس گذاشتن ، اما در اونوره آب به کتاب میگن غذای روح ! برای همینه که اون ُ نمیخونن بلکه میخورن .
لازانیا چیست ؟ نوعی فست فود بسیار خوشمزه است که قیمت تقریبی  ِ آن حدود ۵ هزار تومان میباشد . لازانیا غذاییست که دیروز صبح که از خواب بیدار شدم به محض اینکه مادرم ُ دیدم گفتم : مامان هوس لازانیا کردم شام واسم لازانیا درست کن . به نظر شما اون شب شام چی خوردم ؟ لازانیا ؟ کباب ؟ بره ی سر سیخ ؟ بو قلمون ؟ آش رشته ؟ نون ُ پنیر ؟ هیچ کدام ! " تیلیت نون ُ ماست "
دانسجو چیست ؟ موجودیست که علاقه ی وافری به تحصیل علم ُ دانش دارد . تحقیق ، مطالعه ی مقالات علمی روز ، انجام پروژهای دانشجویی و ... از اعمالیست که یک دانشجو در دانشگاه های اونوره آب انجام میدهد . دانشجوی اینوره آب به محض ورود به دانشگاه علاقه ی عمیق ُ شدیدی به " توماس الوا ادیسون " پیدا میکنه ، البته نه از نظر علمی ، بلکه آرایشی ! عمده فعالیت های دانشجوی ایرانی به دو مقوله ختم میشه ، دخـ.ـتربـ.ـازی یا جـ.ـنــبـ.ـش دانـ.ـشـ.ـجــویی ! قوت غالب دانشجوی اینوره آبی سابقا تخم مرغ بود که بعد از انجام فعالیت های دخـ.ـتربـ.ـازی و کش رفتن پول ، جدیدا به قورمه سبزی تغییر کرده . نکته ی اشتراک تمام دانشجویان اینوره آبی در انتهای مقالات اونها و در قسمت منبع تحقیق میباشد : http://www.google.com/ . داشنجوی اونوره آب پس از خروج از دانشگاه وارد صنعت شده و به پیشرفت کشور خود فکر میکند اما دانشجوی ایرانی پس از خروج ار دانشگاه به درون زندان وارد میشود .
کمر بند ایمنی : سابقا وسیله ای برای نجات جان سرنشینان وسایل نقلیه بود اما در اینوره آب وسیله ای برای بیلاخ نشون دادن به افسر راهنمایی و رانندگیست ! در اینوره آب کسی کمر بند ایمنی رو برای حفظ جونش نمیبنده بلکه به محض رویت افسر راهنمایی و رانندگی لحظه ای اون رو بسته و پس از عبور از افسر راهنمایی و رانندگی با نشان دادن بیلاخی اون رو باز میکنه .
+ این پست بلافاصله بعد از خروج بنده از دستشویی نوشته شد !     + پیشنهاد این پست " حنیف هوندا " از آق فهیم

۱۳۸۹ مرداد ۱۵, جمعه

لولویی از شبه جزیره انگلیس در آفریقا

رییس بانک مرکزی فرموده اند : نرخ تورم به ۹.۱ درصد رسیده است . به نظر شما کدام گزینه صحیح است : الف : این ۹.۱ درصد ، نرخ تورم کنونی نیست ، سرعت رشد نرخ تورم است !   ب : نرخ تورم سابقا هرچقدر بوده الانم هرچقدر هس واسه ما فرقی نداره ، دست از سر فارسی ۱ بردارین ببینیم سالوادور چی شد بابا  ج : میخواستم در مورد آمریکا و بلاد کفر صحبت کنم که یکی از دوستان فرمودن : " مارو نمودی با این بلاد کفر "  د : نرخ تورم تو سرازیری افتاده ، پیشنهاد میکنم در این مواقع کمربند ایمنی ت ُ ببندی وزیر جون !
به نظر شما هشت پای پیشگوی آلمانی به کدام یک از شخصیت های زیر نزدیک تر است : الف : برادر محمود احمدی نژاد با پیش بینی نابودی آمریکا  ب : برادر رحیم ازغدی با پیش بینی علت ممانعت زنان از زایمان  ج : برادر منوچهر متکی با پیش بینی راهکار های خروج افغانستان از بحران  د : سازمان هواشناسی با پیش بینی  وضع هوا  ه : برادر افشین قطبی با پیش بینی کسب مقام قهرمانی در جام ملت های آسیا ، علی رغم وجود تیم هایی چون کره ی جنوبی ، ژاپن و استرالیا
 از نظر شما مهم ترین شخصیت ماه های اخیر کیست ؟ الف : آقای رئیس جمهور  ب : آقای رحیم ازغدی  ج : آقای پـُل ، هشت پای پیشگوی آلمانی  د : فریجریتو !
به نظر شما اگر روزی روزگاری زبونم لال روم به دیوار تقی به توقی خورد آمریکای جهانخوار و لابی صیونیستی نیست ُ نابود شد برادر جنتی مشکلات کشور ُ به گردن کی میندازه ؟ الف : به روی دوش آمریکا و لابی صهیونیستی  ب : به روی پای آمریکا و لابی صهیونیستی  ج : دست ِ آمریکا و لابی صهیونیستی  د : فارسی ۱
" کتاب لولو مَمـِه رو خورد " از کیست ؟ الف : دایستایوفسکی   ب : مَشایوفسکی  ج : احمدینژادوفسکی د : ازغدویوفسکی
" انگلیس یه جزیره کوچولوست تو غرب آفریقا " به نظر شما نمره ی درس جغرافیای محمود احمدی نژاد چند بوده و مدرک دیپلم خود را از کجا گرفته است ؟ الف : نمره بیست ُ یک - دبیرستان شهید کردان ب : نمره بیست ُ دو - آموزشکده عالی شهید کردان   ج : نمره بیست ُ سه - دانشگاه آزاد اسلامی واحد کردان آباد کتول   د : نمره بیست ُ چهار - دانشگاه آکسفور انگلیس واحد آفریقای جنوبی
بازم " انگلیس یه جزیره کوچولو تو غرب آفریقاست " اما اینبار آمریکا کجاست ؟ الف : همین نزدیکیاس  ب : دوتا کوچه بالا تر سمت راست جفت دوکون اسمال آقاس  ج : آسیا - در زرده   د : جایه بدی نیس همین دورو وراس !
نظر به اینکه بنده گوشیم ُ شارژ میکنم ، میرم بر میگردم میبینم شارژ بی شارژ ! میخوام بدونم این وسط ۵ هزار تومن بنده به علاوه ی شارژ شگفت انگیزم چی شده ؟ الف : لولو خوردش !  ب : ممه بردش  ج : پسر عموم خوردش  د :  ج  !
" مهمون یه روز دو روز سه روز " به نظر شما این توصیف رو من در وصف چه کسی به کار بردم ؟  الف : پسر عموی عزیزم که یه چیزی در حدود ۵۸ روز مهمون بنده بودن   ب : پسر عموی عزیزم که به سلامتی امروز تشریف فرما شدن به سمت خونشون  ج : پسر عموی عزیزم که گفت : میدونم در نبودم ناراحت میشی اما نگران نباش ، یک ماه دیگه دوباره برمیگردم !   د : همه ی موارد
+ " لولو ممه رو خورد " از بیانات رییس جمهور در همایش ایرانیان خارج از کشور     + " انگلیس یه جزیره کوچولو تو غرب آفریقاست " از بیانات رییس جمهور در سفر استانی به همدان
پیشنهاد این پست :  " کیهان و خوانندگان " از بابا لنگدراز

۱۳۸۹ مرداد ۱۱, دوشنبه

اعترافات گنده

خیلی سره دلم سنگین شده ، میخوام اعتراف کنم ، یه اعتراف گنده ! از این اعترافایی که دنیارو کـُنفَیکون میکنه ، از اونا .
امروز صبح که از خواب بیدار شدم نمیدونستم چیکار کنم واسه همین تصمیم گرفتم اعتراف کنم . من خیلی آدم بدیم . آدم بد دیدین ؟ اگه دیدین منم دیدین . برج های دوقلوی آمریکا یادتونه ؟ اینا اول یه قلو بودن ، یه شب شیطون من ُ مامان ِ این برجای دوقلو رو گول زد ، طی یه عملیات ِ " عقب جلویی - انتحاری " اینا شدن دوقلو . توی کارتون فوتبالیستا این من بودم که به کاکرو گفتم بزنه سوباسارو مصدوم کنه . آخه به سوباسا حسودیم میشد ! چون هم از من خوشگل تر بود هم فوتبالش بهتر بود . خدا من ُ ببشخه ! ما یه دختر همسایه داشتیم خوشگل ، ماه ، یه پارچه خانوم بود ارواح عمه ش ! فقط مونده بود از غلامحسین الهام شماره بگیره ! اینقدر با بچه ها نشستیم دمه دره خونشون ُ زاغ سیاه این دختر َ رو چوب زدیم که از تو کوچمون بار زدن رفتن . پارسال همین موقع ها یه سری آدم ریخته بودن تو خیابونا شعارای هنجار شکن سر میدادن . همش تقصیر من بود ! این من بودم که از تو شبکه ی خبر هی آرا رو بالا پایین میکردم . هیتلر خدابیامرز آدم خوبی بود . به حدی این مرد شریف ُ انسان دوست بود که حد نداشت . شب ِ یلدا خونه ی هیتلر اینا شام دعوت بودم ، دیدم سور ُ سات مجلس به پاس شبم همونجا گرفتم خوابیدم . صبح که از خواب پا شدم هوا خیلی سرد بود . هرچی اینور اونور ُ گشتم چوبی زغالی چیزی پیدا نکردم ، واسه همین یه سـِـری یهودیه بیچاره رو گرفتم انداختم تو کوره ی آتیش . سره همین ماجرا بود که اسرائیل به فلسطین تجاوز کرد !
 چهارشنبه ی آخر سال بود . با بچه ها دور هم جمع شده بودیم ُ داشتیم تدارک آتیش بازیه چهارشنبه سوری رو میدادیم . به بچه ها گفتم بیاین یه ترقه ی جدید بسازیم . رفتیم تو زیر زمین خونمون . یکی از دخترای کوچمون باباش تو سازمان انرژی اتمی کار میکرد . اغفالش کردیم از تو جیب باباش اورانیوم غنی شده کش رفت . همینطوری الکی الکی یه ترقه ای ساختیم که بعدنا بهش گفتن بمب اتم ! از شما که پنهون نیس از خدا چه پنهون که یه دستیم تو امر خیر داریم . چند وقت پیش خواهر زاده ی همین محمود خان خودمون اومد پیشم . دیدم رنگ ُ رو به چهره نداره ، از قیافه ش معلوم بود که اگه دیر بجنبم پایه های اسلام به خطر میفته . این شد که واسش یه دختر خوب پیدا کردم . همین روزاس که با حاجیه خانوم برن ترکیه واسه امر خیر . این دختره ی ورپریده بیتا هس تو فیلم فاصله ها ، این بیچاره تقصیری نداره ! کارای الانش به خاطر رفتارای گذشته ی بنده س . من قبلا با این دختره رابطه داشتم . دیدم روحیاتمون با هم نمیسازه ولش کردم رفتم . این شد که این دختره شکست عشقی خورد ُ الانم کارش این شده که با پسرای ساده رابطه برقرار کنه ُ گولشون بزنه . این وسطم یه پـَپـه ی از همه جا بی خبر مث ِ سعید به تورش خورده میخواد بگیرتش . اسفندیار رحیم مشایی خیلی آدم هلوییه ! اومده گفته " ما به خواننده های لس آنجلسی مجوز برگزاری کنسرت توی ایران ندادیم و نمیدیم ، اینا همش شایعه س ! " خب بنده خدا تقصیریم نداره این شایعات همش ساخته ُ پرداخته ی بنده س . شهرام امیری رو که میشناسین ؟ من دزدیمش ! یه روز تو خیابون دیدمش گفتم " شهرامی " کجا میری ؟ دوس داری ببرمت دَدَر دودور ؟ واست قاقالی لی بخرم ؟ گفت آره ، این شد که دزدیمش فرستادمش بلاد کفر پیش برادران کفار .
تقصیر من بود تیم ملی نرفت جام جهانی ! جون مادرتون یه هایلایت ِ مشکی بندازین رو چش ُ چالمون کسی نشناستمون ، آبرو داریم به مولا . این من بودم که بازیکنارو اغفال کردم موقع بازی با کره جنوبی به نیت حضرت عباس مچ بند سـ.ـبز ببندن برن تو زمین . این شد که سایتای ضد انقلاب ُ رسانه ی های بیگانه ورداشتن این مچ بندارو به یه سری بازیای سیاسی ربط دادن . پارسال که سال صرفه جویی بود من ۲۴ ساعته کامپیوترم روشن بود ، امسالم که سال ِ همت مضاعف کاره مضاعفه ، همت بنده توی امر خطیر خوابیدن مضاعف شده ! باعث بانیه حمله ی اسکندر مقدونی به ایران من بودم ! رفتم دره گوشش یه چیزایی گفتم که اینجا جاش نیس بگم ، همون حرفام باعث شد اسکندر به ایران حمله کنه . تا همین چند ماه پیش کرمم گرفته بود ساعت ۴ صبح زنگ میزدم ملت ُ از خواب بیدار میکردم . البته مقصر من نیستم ، تقصیر الکساندر گراهام بل  ِ که تلفن ُ اختراع کرد . این رحیم ازغدی اصولا بچه ی خوبیه ، از قدیم بچه محل ما بود ، خودم پلی استیشن بازی کردن ُ یادش دادم . اومد پیشم گفت میخوام معروف شم چیکار کنم ؟ منم گفتم بیا پدر مافیای شیر خشک ُ در بیاریم ، این شد که اومد تو تلویزیون گفت " آهای زنایی که به خاطر هیکلتون به بچه هاتون شیر نمیدین ، مرده شور هیکلتون ُ ببرن! " اون بیچاره بی تقصیره ، باعث ُ بانی همه ی این اتفاقات منم !
+ از امروز به مدت ۴۰ روز Ringtone گوشی تلفن همراه ایرانیان یا این ترانه به صدا در خواهد آمد : نازنین مریم آآآآآآآآآآآی نازنین مریم !

۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

3

- آقا دوماد چه کاره‌ن؟

+ صدابردارن ، تماشاگرا که فحش میدن ایشون صدای بازی ُ قطع میکنن !

۱۳۸۹ مرداد ۲, شنبه

دنیای سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل

روز به روز که از عمر منه دویست تومنی میگذره بیشتر به این نتیجه میرسم که توی عجب مملکت گل ُ بلبلی داریم زندگی میکنیم ُ خودمون خبر نداریم . شاید توی هیچ کجای دنیا به اندازه ی ایران و هیچ انسانی هم به اندازه ی ما ایرانیا نتونه هر چیز بی ربطی ُ به یه چیز دیگه ربط بده . وقتی این مطلب سایت ارزشی رجا نیوز که سایت رسمی نهاد ریاست جمهوریه رو خوندم ، به نتیجه رسیدم که تنها دکتری که باید بره دکتر جناب دکتر (!) نیست ، ظاهرا از این دست دکتر هایی که نیاز مبرمی به دکتر رفتن دارن توی این مملکت گل ُ بلبل کم نداریم ، یکیشم جناب " دکتر اکبر جباری " استاد فلسفه ی و عرفان نظری که در مورد " بد حجابی ُ بی حجابی " و ارتباط اون با " دنیای سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل " صحبت کرده . این شما و این تحلیل بنده ی دویست تومنی از ارتباط بدحجابی ُ بی حجابی با دنیای سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل :
معماری جنسی :
از قدیم الایام تعداد افراد خوانوار های ایرانی نسبت به خونوار های ساکن در بلاد کفر از نظر جمعیتی بسیار بیشتر بوده و دلیل این بیشتر بودن هم به هیچ وجه سوراخ بودن کانـ.ـدوم های تولید داخل نبوده و نیس ! اصولا در اون زمان نه کسی اطلاعی از این نوع وسایل داشته و نه میدونسته کاربرد این وسایل چی هس که بخواد از اونها استفاده بکنه . تنها دلیل زاد ُ ولد زیاد ایرانیان در قدیم الایام به نوع معماری سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل خونه های اون دوران برمیگرده که از یک حوض در وسط حیاط و تعداد بسیار زیادی " مکان " در دور تا دوره حیاط تشکیل میشده . وجود مکان های متعدد و نوع ساختمان های سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل اون زمان باعث انحراف در جوانان ، و انجام اعمال شنیع از سوی اونها میشده که همین عامل ، دلیلی بر زادُُ ولد بیش از حد خانواده های ایرانی در اون زمانه . 
نمونه ای از معماری سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل ایرانی
شهر سازی جنسی :
نوع معماری در اروپا به تبعیت از معماری خانه های قدیمی ایران ، سـ.ـکـ.ـسـ.ـشوآل ِ ! در غرب شما ساختمان های بلند و مرتفعی رو میبینید که از دیدن اون ساختمان های دراز به یاد آلات دراز دیگری میفتید که این خود دلیل محکمی در سـ.ـکـ.ـسـ.ـشوآل بودن معماری غربیست . فی المثال برج های دو قلوی تجارت جهانی آمریکا رو در نظر بگیرید . این برج های سر به فلک کشیده و دراز بر اثر اصابت دو فروند هواپیمای مسافربری نابود شد . فقط یک لحظه به این نکته فکر کنید که این برج های سربه فلک کشیده در هنگام سقوط هواپیما ممکن بود به درون چه سوراخ هایی فرو بره !
در اینجا به بنای برج میلاد نگاه کنید . اوج هنر معماری سـ.ـکـ.ـسـ.ـشوآلیسم رو در اون میتوانید ببینید . این بنا به چه چیزی شباهت دارد ؟
برج میلاد نمونه ی یک بنای سـ.ـکـ.ـسـ.سشوال
ورزش جنسی :
امروزه هیچ نوع ورزشی رو پیدا نمیکنید که ماهیتی مفید برای سلامتی بدن انسان داشته باشه . ورزشها امروزه کاملا سمت ُ سویی سـ.ـکـ.ـسـ.ـشوآل پیدا کرده اند . اگر به دقت به تمامیه ورزشها و تکنیک هایی که در اونها وجود داره دقت کنیم پی میبریم که به طور غیر مستقیم هدف از انجام این ورزش ها ترویج روابط سـ.ـکـ.ـسـ.ـشوآل و کنش ُ ها واکنش های موجود در روایط سـ.ـکـ.ـسـ.ـشوآل ِ ! فی المثال جناب دکتر در مقاله ی خودشون فرموده اند که ورزش فوتبال یک ورزش سـ.ـکـ.ـسـ.ـشوآل ِ چون توپ رو وارد یک سوراخ که همون دروازه س میکنیم ! طی تحقیقاتی که بنده داشتم پی بردم که در ورزش فوتبال وقتی مهاجم توپ رو از بین دوپای بازیکنی رد میکنه ، و یا به اصلاح اون رو " لایی " میزنه قصدش از انجام این عمل فقط ُ فقط  ترویج عمل قبیح " لاپـ.ـایی " میباشد . از این دست ورزش های سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل میشه به بسکتبال ، هندبال ، گلف و سایر ورزش ها اشاره کرد که هدف در اونها ، وارد کردن این توپ کذایی در درون اون سوراخه سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل ِ  .  

سیاست جنسی :
به عقیده ی بنده سیاست کشور ما علاوه بر اینکه " تخ*میست " بسیار بسیار هم سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل است ! برفرض مثال بیشتر افرادی که در انتخابات شوراهای شهر و روستا برگزیده میشوند نه تنها افراد کاردانی نیستند بلکه این افراد را دختران و زنانی زیبا رویی تشکیل میدهند که رای دهندگان آنها افرادی جز مردان و پسرانی هوسران نیستند که تنها از روی علاقه ی جنسی و کنش ها و واکنش های سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل ِ خود مبادرت به رای دادن به این افراد کرده اند . بر فرض مثال پسرک هوسران ابتدا عکس زن کاندیدای مورد نظر را دیده و پس از اینکه در وجود او یکسری تحرکات سـ.ـکـ.ـسـ.ـشوآل  بوجود می آید مباردت به وارد کردن برگه ی رای به درون " سوراخ " صندوق رای کرده که همین وارد کردن برگه ی رای به درون صندوق رای (چقدر رای رای کردم !) نیز خود یک عمل سـ.ـکـ.ـسـ.ـشوآل به حساب می آید .
تعرفه ی رای در حال وارد شدن به سوراخ ! یک عمل سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل را مشاهده میکنید .
آلات صدا دار جنسی :
موسیقی یکی از روش های ترویج فرهنگ مبتذل و سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل ِ غرب به شمار میره . اکثر این آلات موسیقی ، ماهیتی سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل دارند . فی المثال همین وو ووزلای به کار رفته در مسابقات جام جهانی ! طریقه ی استفاده از وو ووزلا که شباهت بسیار زیادی به آلـ.ـت جـ.ـنسـ.ـی مردان دارد به این صورت که است که فرد سوراخ وو ووزلا را در درون دهان خود قرار داده و شروع به نواختن وو ووزلا مینماید . همین قرار دادن دهان بر روی سوراخ وو ووزلا و نواختن آن شباهت بسیار زیادی به بعضی اعمال انجام شده در روابط سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل و جنسی دارد .
در آخر به چند مورد از روابط سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآلی که بصورت روزانه در حال انجام دادن آنها هستیم و خود از انجام این اعمال شنیع آگاهی نداریم جلب میکنم :
۱ - بنزین زدن : زمانی که شما برای بنزین زدن به پمپ بنزین مراجعه مینمایید یک عمل سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل انجام میدهید . شما نازل پمپ را برداشته ، به دورن " سوراخ " باک ماشین فرور کرده و به از نازل پمپ بنزین به درون خودروی خود یک " مایع " را وارد مینمایید .
۲ - گوش دادن به موسیقی : در هنگام گوش دادن موسیقی شما CD را در درون ضبط قرار میدهید . در اینجا شما با وارد کردن CD به درون ضبط یک عمل سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل انجام داده اید .
۳ - باز و بسته کردن درب منزل : شما به هنگام خروج و یا وارد شدن به منزل خود یک عمل سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل انجام میدهید . وارد کردن کلید به عنوان یک جسم به دورن سوراخ قفل در یک عمل سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل میباشد .
۴ - بستینی خوردن : بله حتی با بستی خوردن نیز شما یک عمل سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل را انجام داده اید . لیسیدن بستنی اوج یک عمل سِـ.ـکـ.ـسِـ.ـشوآل میباشد .

+ از بابت استفاده از الفاظ رکیک عذر خواهی میکنم .

۱۳۸۹ مرداد ۱, جمعه

صبور باشید

صبور باشید . البته این گفته ی من نیست ، علیرضا شیرازی مدیر سرویس محبوب ما بلاگفا فرموده اند که صبور باشید ! مدت این صبور بودن هم معلوم نیست ! اساسا اینکه چقدر هم باید صبور بود معلوم نیست فقط ُ فقط باید صبور بود پس صبور باشید . اصلا تا زمانی که میشود صبور بود چرا عجول بود ؟ پس صبور باشید . صبور بودن چیزه خوبی ست ، بلکم چیز بسیار بسیار هم خوبیست . این که میگویند هر که بامش بیش برفش بیش تر چیز چرتیست ، چون هرکه نسبت صبوریش بیش ، طبیعتا بامش بیش بیش ! شما وقتی صبورید آرامش بیشتری دارید ، آرامش بیشتری هم که داشته باشید چاکراهای ذهنی شما در آرامش بیشتری قرار خواهند گرفت ، چاکراهای ذهنی شما هم که در آرامش باشند کلسترول ُ گلبول ُ میزان قند خو ن شما در حد کنترل باقی خواهد ماند در نتیجه پول دوا و دکتر نخواهید داد ، پس صوبر باشید . چه کاری بهتر از صبوری ؟
اگر صبور باشد پوست صورت شما جذاب تر خواه بود . پوست جذاب تر هم مساویست با داشتن خاطر خواه بیشتر پس صبور باشید . طبیعتا عقل آدمیزاد به چشم آدمیزادست دیگر پس صبور باشید ! آدمیزاد ُ محض خاطر قشنگ قشنگ راه رفتن که دوس ندارن ! یا باید خوشگل باشی یا باید کانهو بعضیا قشنگ قشنگ دروغ بگی . حالا بماند که بنده نه قشنگ قشگ راه میرم نه بلدم قشنگ قشنگ دروغ بگم ! نفرمایید که دارید دروغ میگید که خودتون هم میدونید بنده و دروغ آبمون تو یه جوب نمیره پس صبور باشید .
برای دقایقی ، دقت شود که تنها برای دقایقی و نه برای ساعاتی امکان سرویس دهی به کاربران نیست . در این دقایق اندک چه کارهایی میتوان انجام داد ؟ میتوان یک لیوان چای نوشید ، کاریکاتور های بزرگمهر حسین پور را تماشا کرد ، به دنبال فرکانس جدید و بدون پارازیت فارسی 1 گشت ، دست توی دماغ مبارک کرد و یا حتی میتوان صبر کرد ! بله صبر کرد پس صوبر باشید . ما بزودی باز خواهیم گشت ، صبور باشید . بخدا جایی نمیریم همین نزدیکی هاییم . تو این مدتی که شما صبورید ما یه سر به وبلاگ های فتنه گر میزنیم ببینیم چقدر از راه راست منحرف شده ان ، یه سر به وبلاگ های ارزشی میزینیم ببینیم جدیدا دست به چه اکتشاف عظیمی زده ان ، یه سر به صدا و سیما میزینم تا ببینیم حال جیمز باند وطنیمون که همین چند وقت پیش از آمریکا فرار کرد ُ به آغوش پر مهر میهن بازگشت در چه حاله ، یه سر کوچیکم به بانک میزنیم تا یه حساب سیبا برای پرداخت نقدی یارانه ها باز کنیم . پس تا میریم این کارها رو انجام بدیم ُ برگردیم شما هیچ کاری نکنید ُ فقط ُ فقط صوبر باشید ، ما به زودی باز خواهیم گشت .
در ضمن امکانش هست که ما بخواهیم میزان صبر شما را مجددا بیازماییم ، پس مقداری از صبر خود را نگه داشته و مابقی آنرا در راستای بازگشت ما و گذشت 3 سال آینده نگه دارید . پیشاپیش از صبر شما متشکریم .
+ به دلیل زخم بودن مماغ اینجانب دست تو دماغ کردن فعلا  مقدور نمیباشد پس سعی در کامنت دادن نفرمایین که حاصلی نخواهد داشت ، به جای آن صبوری پیشه کنید و در آینده ای نه چندان دور در این مکان مبادرت به دست در دماغ کردن بفرمایید .

۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

بلاگفا

زین پس به جای واژه ی غریب و نامانوس << در چند روز آینده >> بفرمایید << تا دقایقی دیگر >> ! ضمنا پیشاپیش از صبر جمیل شما متشکریم .
برای دیدن عکس در سایز اصلی اینجا را کلیک کنید .

۱۳۸۹ تیر ۲۷, یکشنبه

در خدمت شما هستیم با مشروح اخبار ۲7 / ۴ / ۱۴۱۹ ( 30 سال بعد )

در پی اعلام نتایج شانزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پس از اعلام پیروزی علیرضا احمدی نژاد فرزند احمدی نژاد پدر ، طرفداران یکی از کاندیداهای معترض با تجمع در میدان آزادی خواستار ابطال انتخابات و بازشماری مجدد آرا شدند . مـیر مـحـسـن مـوسـوی فرزند مـیـر حسـین مـوسـوی با اعلام تقلب در انتخابات ، خواستار حضور طرفداران خود با نماد های بنفش که رنگ جنبش بنفشه میباشد در میادین اصلی شهرها شد . علیرضا احمدی نژاد که با حضور در میدان ولی عصر در بین طرفداران خود حاضر شده بود ، با اندک خواندن مخالفان خود ، آنها را " چیپس ُ پفک " خواند و اعلام کرد که به همین زودی ها نام مفسدان اقتصادی که در بین آنها اسامی آقازاده ها نیز به چشم می آید را اعلام خواهد کرد .
سردار سرلشکر امیر سپهبد حسین رادان با اعلام تاسیس فاز دوازدهم بازداشتگاه کهریزک خبر از سرویس دهی مطلوب دستگاه انتظامی به بازداشت شدگان حوادث اخیر داد . سردار سرلشکر امیر سپهبد حسین رادان افزود ، افرادی که در این آشوب های خیابانی دستگیر شوند با انتقال به بازداشتگاه کهریزک مورد لطف و رحمت مسئولین این بازداشتگاه قرار خواهند گرفت و با آنها با عطوفت و مهربانی برخورد خواد شد ، تا آنها به راه راست هدایت شوند . این سردار افزود در صورتی که آنها از کرده ی خود پشیمان نشده و به راه راست هدایت نشوند ، راه راست را به سوی آنها کج خواهیم نمود .
رسانه ی ملی در اقدامی شگرف و در راستای مقابله با شبکه های ماهواره ای از تولید برنامه های متنوع کودک و نوجوان خبر داد . مجتبی ضرغامی با اعلام تولید سری شانزدهم عمو پورنگ و خاله شادونه خبر از توقف پخش مجموعه ی فوتبالیست ها داد . ضرغامی با اشاره به توقف پخش مجموعه ی " فاصله ها " از پخش مجموعه ی جدید " نزدیکی ها " در شب های آینده خبر داد .
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به هجمه ی گسترده ی تهاجم فرهنگی غرب خواستار مقابله ی هرچه گسترده تر با این تهاجمات شد . وزیر فرهنگ گفت : پس از اجرای طرح موفقیت آمیز مدل موی ایرانی - اسلامی ، با اعلام طراحی مدل ایرانی - اسلامی " دماغ " ، بر لزوم حفظ ارزش های اسلامی تاکید کرد . این مدل ها که در طرح ها و اندازه های متفاوتی ارائه شده است الهام گرفته شده از دماغ شخصیت های بزرگی همچون محمد احمدزاده ، پینوکیو ، ووووزلا و غلامرضا عنایتی میباشد که نمونه ایی جدید از ابتکارات دولت شانزدهم میباشد .
وزیر دفاع با شرکت در رزمایش ولایت بیست و پنجم از سلاح جدید سپاه پاسدارن پرده برداری کرد .  این سلاح که با نام " بُشکه " در چارت سازمانی سپاه قرار خواهد گرفت در راستای رقابت با موشک کروز آمریکا ساخته شده است . شایان ذکر است که " بُشکه " نمونه ی تقویت شده ی همان " شیشه نوشابه " میباشد .
مستر افشین نویسنده وبلاگ یاداشت های یک مستر افشین که که بارها و بارها از این وبلاگ به اون وبلاگ و از این هاست به اون هاست نقل مکان کرده بود پس از بازگشت چندین باره به سرویس بلاگفا خبر از آخرین نقل مکان خود داد . طبق محاسابات سر انگشتی بنده ، در طی ۳۰ سال اخیر این ششصد و شصتمین بار است که مستر افشین از  عنوان " اینجا آخرین وبلاگ من است " استفاده مینماید .
رییس فدراسیون فوتبال ایران پس از ناکامی تیم ملی در صعود به جام جهانی از کاندید شدن ایران برای برگزاری جام جهانی ۲۰۴۰ خبر داد و اعلام کرد برای بدست آوردن این افتخار از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد . همایون کفاشیان در بیان برنامه های آینده ی خود از برگزاری مسابقات بزرگداشت علیرضا احمدی نژاد در راستای تقویت تیم ملی خبر داد . شایان ذکر است علیرضا احمدی نژاد در آخرین حضور خود در ورزشگاه آزادی که همزمان با باخت تیم ملی همراه بود یاد ُ خاطره ی حضور پدر خود در ورزشگاه ها را زنده کرد .
+ دلیل غیبت این چند روزم نه به خاطر گرما بود نه به خاطر تغییر جنسیت ! شایعاتی هم که مبنی بر ربایش بنده توسط عوامل سازمان های جاسوسی و اطلاعاتی یا حتی پناهنده شدن بنده به بلاد کفر به گوش میرسه کذب محض  ِ آقاجان ، تکذیبش میکنم . فقط ُ فقط به دلیل " زایمانی " که زیر اسباب و اثاثیه منزل استکبار جهانی ( خواهر جانمان ) داشتم نبودم .

۱۳۸۹ تیر ۱۷, پنجشنبه

پریچهر

همه ی ماها از یه چیزایی خوشمون میاد از یه چیزاییم خب طبیعتا بدمون میاد . سلیقه ی افراد با همدگیه متفاوته ، شما هیچوقت نمیتونید دو نفر رو پیدا کنید که کاملا با همدیگه سلیقه ی یکسانی داشته باشن . از همون دوران بچگی از ۶ تاییـا (اس تق لال) ، رئال مادرید ، تیم ملی فرانسه و تیم ملی آلمان متنفر بودم ! یعنی به اندازه ای از این تیمایی که اسم بردم متنفرم که از " بعضیا " متنفر نیستم . حالا این وسط میتونین " کریستین رونالدو " رو هم قرار بدید . امروز روزی بود که آلمان باخت ! آی دل ِ من خنک شد ، آی دل من خنک شد ! یعنی شما نمیتونید تصور کنید که این باخت آلمان چقدر روحیه من ُ عوض کرد . اینقدر از این مرتیکه های نازیه نژادپرست بدم میاد که حد ُ اندازه نداره ! یعنی دلم میخواست الان یه طرفدار آلمانی پیدا میشد میرفتم مینشستم جلوش " کِر کِر " به خودش ُ تیم ملی آلمان ُ اون هیتلر گور به گور شده میخندیدم تا کفرش دراد ُ پاشه یه کتک مفصل بزنتم ، اما حیف که یه همچین طرفداری تو این حوالی پیدا نشد . یعنی اگه م پیدا میشد قیافم بعد از  کتک خوردن دیدنی میشد (!) بیشتر دلم میخواست آلمان تو فینال میخورد به هلند تا بچه ها اونجا یه گوشمالیه حسابی به این آلمان میدادن اما آنچنان تفاوتیم نکرد ، مرتیکه های نازی به دست " برادران ماتادور " به هلاکت رسیدن . 
یه چند روزیه از این سیبیل " چَخ ماخیا " گذاشتم قیافم بسی دیدنی شده ، این سیبیل دسته دارا رو عرض میکنم . دلم میخواست عکسم ُ میذاشتم اینجا تا شمام از دیدن سیبیل بنده مستفیض شین اما حقیقتش از عواقب بعدیش ترسیدم ! ترسیدم همین فردا پس فردا کل بچه های وبلاگستان فارسی یکی یدونه از این عکسه رو بذارن بغل دست عکس احمدی نژاد یه مسایقه ی وبلاگیم راه بندازن بپرسن : به نظر شما کدام یک خوشگل تر است ؟ ۱ - محمود احمدی نژاد ۲ - دویست تومنی ؟  والا حقیقتش بیشتر از اینکه از خوده مسابقه بترسم بیشتر نگران نتیجه ی مسابقه م ! میترسیم یوقت احیانا ... ! نه نه ، حتی فکر کردن بهشم ترسناکه !
در وصف زیبایی این سیبیل همین ُ عرض کنم که حاج خانوم به محض دیدن بنده فرمودن " عروس خیلی خوشگل بود ، یه گوزم کـَند ! " شما فرض کنین طوری این سیبیل بنده تو فامیل ُ در ُ همسایه صدا کرده که پسر عموی گرام به محض اینکه شنید بنده سیبیل گذاشتم رفته بلیط خریده که بلافاصله بعد از دادن کنکورش از شیراز هـِلک ُ هـِلک پاشه بیاد اهواز من ُ با این قیافه م ببینه ُ بهم بخنده ، تازه سفارش کرده تا نیومده دست به ترکیب سیبیلم نزنم ! مرتیکه ی نامرد ...

۱۳۸۹ تیر ۱۵, سه‌شنبه

پشت پرده ی تهاجم ِ فرهنگی استکبار جهانی توسط ساسی مانکن و مبین

در پی تهاجم فرهنگی گسترده ی غرب و لزوم روشنگری قشر جوان بر آن شدیم تا هرچند اندک و به سهم خود در مقابل این حجم گستره از حملات ایستادگی کنیم . کشورهای غربی به رهبری شیطان بزرگ آمریکا ، پس از ناکامی در جنگ سخت ، روی به جنگ نرم و تهاجم فرهنگی از طریق ترویج ترانه های مبتذل آورده که در اینجا به موشکافی یکی از این ترانه ها می پردازیم . این شما و این ترانه ی مبتذل " یه کاری کن نعوذن بالله رقصمون بیاد " :
تصاویری از متهمان
وقتی نشستم تو فیات ُ
جلو پات ُ بوق میزنم زیاد
گفتی که رقص بمون میاد ؟
یه کاری کن رقصمون بیاد .
در بیت اول این شعر مبتذل ، مزدوران در پی ترویج عمل ننگین سوار کردن دختر با استفاده از روش بوق زدن میباشند . خواننده در مصرع اول شعر اعتراف به استفاده ی مداوم از بوق خودروی خود برای جلب توجه این دختر کرده ، که اصرار فراوان از سوی مزدور و انکار فراوان از سوی دختر نشانه ای بر پاکدامنی و نجابت دختران ایران زمین می باشد . خودروی " فیات  ِ" این مزدور نشان دهنده ی این است که دختران ایرانی به کمتر از آزارا ، سوناتا ، ماکسیما و ... رضایت نمیدهند . نکته ی اخلاقی مهمی که اینجا باید بدان اشاره کرد این است که افرادی همانند بنده ، که از دار دنیا یه هاچ بک قراضه دارن ، باید بشینن تو خونه سماغشون ُ بمکن ، الکیم آلودگی صوتی ایجاد نکنن . در ادامه ی این شعر صدای ضعیفه ای می آید که میگوید عمل قبیح رقصیدن را انجام بده .
من که از " مینی بی نیاد "
 کنار توام تا " قیری ویریات "
میدونم که به تو بـیـکـیـنی میاد .
یه کاری کن رقصمون بیاد .
مزدور بیگانه که به خوبی به اصل " پافشاری " آگاه است در مقابل پاکدامنی این دختر ناامید نشده و اصرار فراوانی بر سوار کردن این دختر دارد . در اینجا مزدور از دو کلمه ی  " مینی بی نیاد " و " قیری ویریات " استفاده کرده که دلیل محکمی بر نداشتن حالت طبیعی این مزدور در حین انجام ماموریت خود میباشد . علت این امر مصرف بیش از حد مشروبات الکلی و یا نگاه کردن بیش از حد به اندامهای تحتانی و میانی دخترک میباشد که علی رغم نداشتن حالت طبیعی ، این مزدور توانسه بر اثر هوش سرشار خود اندام دخترک را از زیر مانتو تجسم کرده و به این نتیجه برسد که " بـیـکینـی " به دخترک می آید .
 تو که از بچه گیات
خیلی موازی خط کشیات
گفتی که رقص بتون میاد
یه کاری کن رقصمون بیاد .
در پی تحقیقات مفصل و عملیات های اطلاعاتی صورت گرفته ، مزدوران پی به این نکته برده اند که در پی فرهنگ سازی صحیح صدا و سیما در امر راهنمایی و رانندگی دخترک از همان دوران طفولیت به قوانین راهنمایی و رانندگی احترام فراوانی گذاشته و برای رد شدن از عرض خیابان مثل " شُتر " سرش ُ پایین نمیندازه و از این وره خیابون بره اونوره خیابون ! مث ِ بچه ی آدم اول سمت ِ چپ ُ نیگا میکنه اگه ماشینی نبود بعد به سمت راستشُ نگاه میکنه و در صورت نبودن هیچ وسیله ی نقلیه ای از محل های تعیین شده و خط کشی رد میشه .
 قر بدید ، قر بدید دارم میکنم من تماشاتون
پس کجاس هواساتون ؟
موهاتون بلنده چرا اینقده کوچیکه دماغاتون ؟
من که رپ میخونم زیاد ، تکون میدید خوشم میاد
بگو فرنوشم بیاد اصا ضربدر دوشم بیاد
یه کاری کن رقصمون بیاد .
چندی پیش شعر مبتذلی از خواننده ی لس آنجلس نشین افشین با نام " به ماچ داد ُ دمش گرم " پخش شد که در قسمتی از کلیپ تصویری این ترانه ، اندام تحتانی دخترکی را از نمای پشت در حال راه رفتن نشان میدهد که در آن حالت افشین با نگاهی هیز و سرشار از امیال شیطانی ، در حالیکه باسن این دختر در حال بالا و پایین رفتن بود از لفظ " آها آها ، آها آها " استفاده میکند . از فردای آن روز تمامی پسرکان چشم هیز برای دخترکانی که در حال راه رفتن بودند از این لفظ استفاده کردند . در این ترانه خواننده سعی داشته که لفظ " آها آها ، آها آها " را با استفاده از " قر بدید ، قر بدید دارم میکنم من تماشاتون " به روز کرده و سعی در آپدیت نمودن متلک های خیابانی کرده است . در قسمتی از این ترانه از دخترکی به نام فرنوش نام برده شده که به ظاهر همکلاسیه دخترک مورد نظر میباشد که مورد توجه همکار این مزدور قرار گرفته و او هم قصد اغفال فرنوش را دارد . 
لباساشون که پلنگی نیس
پس چیه ؟ یوزپلنگیه ؟
این لب ِ یا توت فرنگیه ؟
نظرت راجب  اینکه من لس آنجلس نرم چیه ؟
 مزدور بیگانه دست به ترفند جدیدی زده و از شیوه ی " مخ زنی " برای اغفال دخترک استفاده میکند . در ابتدا جنس لباس دخترک را به پلنگ و یوز پلنگ نسبت داده و سعی در مارک دار جلوه دادن پوشش دخترک مینماید و سپس برای خر کردن دخترک لب های او را به توت فرنگی ُ آلبالو نسبت میدهد . هرچی لب قرمز تر ، طبیعتا دختر تو دل برو تر !
یه کاری کن رقصمون بیاد .
وقتی که برقشون میاد ، نور به مو لختشون میاد
فکر کنم همین روزا کتابای رقصشون بیاد
یه کاری کن رقصمون بیاد .
از آنجایی که این ترانه برای پخش در شبکه های ماهواره ای تهیه شده ، خواننده با تاکید بر پیدا بودن موهای دخترک از زیر روسری ، سعی در بد و نامناسب نشان دادن حجاب دخترکان ایرانی دارد . تاکید بر نشره کتاب رقص این دخترک سندی دیگر بر اثبات این مدعا و تشویش اذهان عمومی میباشد .
ویلاهای توی ویرجینیا می ارزه به دامن چین چینیا
گفتی که رقص بتون میاد ؟
یه کاری کن رقصمون بیاد .
طی چند سال گذشته و در پی تلاش های گسترده ی دولت خدمتگذار ، شاهد سیر صعودی نمودار گردشگرانی که از مناطق توریستی کشورمان دیدن میکنند هستیم . از این بیت اینگونه استنباط میشود که خواننده با نام بردن از ویلاهای توی ویرجینیا سعی در جذب توریست های شمال کشورمان به نفع کشورهای غربی و اللخصوص آمریکا داشته که با هوشیاری مسئولین در این امر ناکام ماندند . شایان ذکر است نمودار توریست هایی که از کشورمان بازدید میکنند روز به روز در حال صعود ، و آنهم صعوده از نوع کاهشی ِ به سوی پایین میباشد . در اینجا نکته ی مهم صعود میباشد ، حالا میخواهد صعود رو به بالا باشه یا رو به پایین .
از رشت تا Netherland ُ دوتا دستکش ُ دستبند ُ
یه مچ بند ُ بلیط بنگلادش ُ زلاندنو با صدای اسفند ُ بدم قبوله ؟
آره آره آره قبوله
در این قسمت مزدور از آخرین اهرم های فشار خود استفاده کرده و با ارائه ی پیشنهاد های گزافی از جمله دوتا دستکش ظرفشویی ، بلیط رفت ُ برگشت برای انجام سولاریوم پوست در سواحل زلاندنو ، دود کردن اسپند برای جلوگیری از زخم چشم هم عروس و ... سعی در اغفال ایرانیان متعهد می نماید که جواب همه ی ایرانیان به این پیشنهاد های وطن فروشانه با قاطعیت " نه " میباشد اما متاسفانه شبکه های بیگانه به مانند همیشه سعی در سیاه نمایی شرایط داشته و به دروغ از قبول این پیشنهادات خبر میدهد . در اینجا به نوبه ی خودم پیشاپیش قهرمانی مقتدرانه ی تیم  Netherland رو به جامعه ی فوتبال ، اللخصوص طرفداران آلمان ِ نازی و اسپانیایی های گاو باز تبریک میگم .
خانوم شلوار بربریم ُ بیار  ، قریم ُ بیار
تـِـرکای قری مـِریم ُ میخوای ، تو
دوست داری بره Top 10 آها
همون طور که میبینید در این بیت خواننده در حال امر و نهی کردن به همسر خود میباشد که شلوارش ُ واسش بیاره یا هی دم به دقیقه واسش قر بده . این نوع از مردان به هیچ وجه پایبند به اصول اخلاقی نبوده و مطمئنا شلوارشون ۲تاس که نمیدونن شلوارشون ُ کجا گذاشتن . یه پیشنهاد برادرانه به خواهران عزیزخودم دارم اونم اینه که از این دسته از مردان کاملا دوری کنند .

۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

اکتشافات عظیم

در پی تلاش های شبانه روزی بسیجیان مخلص و فداکار ، رابطه ی پنهانی میر حسین موسوی با لابی صهیونیستی و آمریکای جهانخوار کشف شد . میر حسین موسوی که در ماه های پس از انتخابات و در اعتراض به نتیجه ی حماسه ی ۴۰ میلیونی مردم همیشه در صحنه و شهید پرور جمهوری اسلامی ، با استفاده از لفظ " مهندسی آرا " و " تقلب گسترده " باعث برهم زدن نظم کشور شده بود ، پس از یک سال و در پی تلاش های سربازان مخلص ُ بی نام ُ نشان ، پرده از رابطه ی ننگینش با آمریکا برداشته شد . تصویری که مشاهده میکنید حاصل ماه ها کار اطلاعاتی و تلاش های شبانه روزی این بسیجیان سلحشور میباشد . بسیجیانی که در تصویر میبینید پس از ماه ها تلاش بی وقفه ، سوزاندن فسفرهای متعدد و کمک گرفتن از سلول های خاکستری مغز خود توانستند به افتخار این کشف مهم نائل شوند . شایان ذکر است سلول های خاکستری این نوع از بسیجیان کاملا بومی بوده و شایعاتی که مبنی بر واردات نیروهای بسیجی از روسیه و چین به گوش میرسد صحت نداشته و ساخته و پرداخته ی رسانه ی های بیگانه میباشد .
پس از افشای این خیانت بزرگ نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حالی که کفن پوش مسیر دانشگاه تهران تا مجلس شورای اسلامی را میپمودند و اصلا هم شعار های های هنجار شکن نمی سرودند ، خواستار برخورد با کل یوم سران فتنه شدند . نمایندگان مجلس شورای اسلامی در طی این راهپیمایی با سر دادن شعارهایی از قبیل " موسوی موسوی  ، ۲۴  ٪ کو ؟ "  ،  " بیل ُ کلنگ ُ تیشه  ، مملکت درست نمیشه " خواستار تسریع در برخورد با سران فتنه ، مفسدان اقتصادی ، مفسدان اجتماعی ، و فوتبالیستهایی که ابروهای خود را به صورت " هشتی " آرایش میکنند شد . در پایان این راهپیمایی طوماری با امضای ۲۹۰ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به امضا رسید که در این طومار نمایندگان خواستار برخورد با عوامل بدحجابی ُ بی حجابی و افزایش جریمه های آنها شدند . در این طومار نمایندگان خواستار راه اندازی سامانه ی هوشمند " عدم خلافی بانوان " برای تسریع در امر ازدواج جوانان شد .  از نکات مهم این راهپیماییه پرشور میتوان به کیفیت پایین کیک ُ ساندیس های اهدایی اشاره نمود که باعث اعتراض نمایندگان و رنجش خاطر آنها شد .
به گزارش خبرگزاری ا.ن نیوز ، محمود احمدی نژاد که در هنگام افشای این خبر در جمع مردم بسیجی پرور " هونولولو " به سر میبرد در حالی که به مانند همیشه لبخنده ملیحی به لب داشت ، پس از قرائت دعای ندبه ، کمیل و  فرج در جواب سوال خبرنگاران گفت : به حمدلله این روزها خبرهای متعددی از اکتشافات و افتخارات بسیجیان مخلص به گوش میرسد . پس از افشای رابطه ی میرحسین موسوی توسط بسیجیان مخلص ، خبر کشف مهم دیگری جامعه ی اسلامی ما را خوشحال نمود . محمود احمدی نژاد با اشاره به شباهت آرنـج دسـت مـردان و پـوست بیـضه ، خواستار برخورد با افرادی که پیراهن آستین کوتاه میپوشند شد . شایان ذکر است چندی پیش پس از خبر ممنوعیت پوشیدن پیراهن آستین کوتاه برای مردان ، خبرنگار ما در پی کشف علت این امر بر آمد که متوجه شد رابطه و شباهت عمیقی بین آرنـج دسـت مردان و  پـوسـت بـیـضه وجود دارد که این شباهت باعث تحریک قوای جـنسـی در جوانان می شود . در پایان این راهپیمایی بسیجیان سلحشور ابتکار عظیم دیگری از خود بروز داده و توانستند به نحوی " شگرف " که در عکس مشاهده میکنید ، نماز جماعت ظهر را برگزار نمایند .
+ عنوان پست به انتخاب بانو سایه صورت گرفته . از همین تریبون بابت اینکه با انتخاب عنوان این پست بار سنگینی ُ از رو دوش بنده برداشتن تشکر میکنم . با اینکه کلا علاقه ای به کیک ُ شوکولات ُ کلا شیرینی جات ندارم آرزو میکنم ایشالا قسمت شه تو عروسیت با خوردن کیک عروسیت جبران کنیم . بالاخره از هرچی بشه گذشت از کیک عروسی بعضیا نمیشه گذشت .

۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

جام جهانی و ما

چند هفته ایه مسابقات جام جهانی در بلاد کفر و در سرزمین برادران همیشه در صحنه و غیور آفریقای جنوبی در حال برگزار شدنه . همینطوری " ییهویی " دلم خواست منم خودم ُ پابرهنه پرت کنم وسط سیل خروشان مسابقات جام جهانی و از خودم افاضات گنده گنده در مورد جام جهانی در کنم . این شما و این مقایسه ی ایران با برخی کشورهای حاضر در جام جهانی :
ایران و برزیل : توی هر نقطه از جهان به محض شنیدن اسم برزیل اولین چیزی که به ذهنتون میرسه تیم فوتبال برزیل و بازیکنای تکنیکی این کشوره . رونالدو معروف ترین بازیکن کشوره برزیله که از عمه بزرگه ی من بگیر تا  آقای دوماد هم ایشون رو میشناسن . فوتبال عنصریه که توی خون همه ی مردم برزیل از کوچیک تا بزرگشون جریان داره . کودکان برزیلی با یه توپ فوتبال بزرگ میشن و از قضا همشون هم فوتبالیستن حالا اگه بنا به هر دلیلی فوتبالیست نشدن توی مزارع قهوه مشغول به کار کردن میشن . اگر توی هر نقطه ی کره ی خاکی بایستید و اسم ایران رو بیارید اولین چیزی که توی ذهن هر شخص تداعی میشه اگه " محمود احمدی نژاد " نباشه صددرصد " علی داییه " ! برزیل تا الان ۵ بار جام جهانی رو فتح کرده که این افتخارات رو به پشمش هم حساب نمیکنه ، اما خدا نکنه از ایران یه کمک داور توی جام جهای شرکت کنه و از قصا یه آفساید رو هم درست اعلام کنه ! اگه این موفقیت رو به خدا و پیغمبر ُ ائمه ی اطهار نسبت ندن صددرصد مسئولین محترم توی این موفقیت نقش غیر قابل انکاری داشتن . تاثیر زحمت هاییم که اون کمک داور بیچاره کشیده یه چیزی در حد کشکه ! از واجباتی که هر جوون ایرانی باید داشته باشه مدرک لیسانسه . شما نون شب نداشته باش که بخوری اما مدرک لیسانس ُ باید داشته باشی تا بهت زن یا احیانا دختر بدن . توی رگ مردم ایران خونی جریان نداره ، چون هرچی خون در رگ داشتن هدیه به این ُ اون کردن .
ایران و آلمان : آلمانیها منظم ترین مردم دنیا هستن . تیم فوتبالشون اینقدر منظم و براساس تاکتیک های تعیین شده توسط سر مربیشون فوتبال بازی میکنه که آدم از دیدن نظم تاکتیه اونها به یاده ساعت Big Ben میفته . احساس جایی تویه فوتبال آلمان نداره ، آلمانیها چه ۴ - ۰ جلو باشه و چه ۴۰ هیچ باخته باشه بازم با عقلشون فوتبال بازی میکنن . وقتی یه آلمانی با یه نفر قرار داره ممکنه ۵ دقیقه زودتر سره قرار حاضر بشه  اما امکان نداره ۵ دقیقه دیرتر خوش ُ به محل قرار برسونه . اصولا توی وجود ایرانی جماعت نظم چیزی در حد افسانه ُ رویا میمونه ! ایرانی جماعت ممکنه با سعی ُ کوشش فراوان بتونه جلوی خندیدن خوش ُ وسط سخنرانیه بعضیا بگیره اما هرچقدر سعی کنه نمیتونه آدم منظبتی باشه . توی ایران شما با دوستتون ساعت ۷ عصر قرار دارید اما اصلا نباید ازش انتظار داشته باشد که تا ساعت 8 خودش ُ سره قرار برسونه . تیمهای ایرانی به انجام بازی " علی اصغری " معروفن . توی ایران در تعیین تاکتیک و نفرات اصلی تیم کمترین نقش رو سرمربی اون تیم داره . همه کاره ی تیم های ایرانی بوقچی های اون تیم هستن .
ایران و ایتالیا : توی دنیا پیتزای ایتالیایی خیلی معروفه اما توی ایران چیزی که از پیتزایه ایتالیایی هم معروف تره اون باباییه که دنبال ماکارونی " والدیگرانو " میگرده . ایتالیایی جماعت به شیک پوش بودن معروفه و کت و شلوار های ایتالیایی گرون ترین کت و شلوار دنیاس . از ویژگی خاص کت ُ شلوار ایتالیایی میشه به این نکته اشاره کرد که " لولو " بعد از پوشیدن کت و شلوار ایتالیایی به " هلو " تبدیل میشه . اوج زیبایی تمدن بشری رو میشه توی ونیز دید . اگه روزی روزگاری دیدین یه بابایی پیرنش ُ رو شلوارش انداخته و احیانا شلوار پارچه ای هم پوشیده که واسش کوتاهه ، بدونین که اون بابا ایرانیه . همیشه باید واقعیت رو گفت ، حقیقت رو برای همیشه نمیشه مخفی کرد . باید اعتراف کنم " لذتی که در خوردن آبگوشت هس توی خوردن پیتزای ایتالیایی نیس " . ایرانیا معتقدن کوروش بزرگ ترین پادشاه کره ی خاکیه و تمدن بشری رو مدیون این پادشاه بزرگ میدونن . حالا اگه یه سر کوچیک به مقبره ی همین پادشاه بزرگ بزنین با بزرگ ترین دفترچه خاطرات جهان مواجه میشید . احیانا اگه اون وسط یه قلب تیر خورده دیدین که وسطش نوشته R & N زیاد تعجب نکنین .
ایران و فرانسه : مردم فرانسه فوق العاده انسان های خوش بویی هستن . بهترین اودکلن ها و لوازم آرایشی جهان توی کشور فرانسه ساخته میشه اما هیچ وقت هیچ زن یا دختری رو نمیبینید که آرایش غلیظی داشته باشه . بزرگترین آرزوی اکثر مردم دنیا راه رفتن توی خیابون " شانزه لیزه ی " فرانسه س که به شخصه بنده نیز اعتراف میکنم که یکی از همین افراد هستم . هر ماده یک خاصیت منحصر به فرد داره . مثلا آب خوردنیه ، لباس خاصیت پوشیدن داره . بر فرض مثال هیچ جای دنیا شما انسانی ُ نمیبینی که آب رو بپوشه یا لباس رو بخوره ! مردم ایران علاقه ی وافری به گلاب دارن ! چون هم میتونن بخورنش هم میتونن ازش به عنوان خوش بو کننده استفاده کنن و اون ُ به خودشون بزنن . زن ایرانی رو یه بوم نقاشی کاملا سفید فرض کنین ، زن ایرانی شروع به آرایش میکنه و اون بوم سفید بعد از آرایش به تابلوی مونالیزا تبدیل میشه . زن ایرانی یا آرایش نمیکنه یا اگه نیت به آرایش کردن بکنه به معنای واقعی کلمه آرایش رو " میکنه " !
ایران و ایرانی : ایرانی ها توانایی انجام هرکاری رو دارن ، فقط ایرانی جماعته که میتونه توی  سال ۲۰۱۰ سوسک ُ مارمولک به فضا بفرسته بعد بگه " ایرانی ها پا به فضا گذاشتنند " . بیچاره خبر نداره ملت هر روز میرن فضا و برمیگردن . فقط ایرانی جماعته که امروز واسه یه نفر هورا میشکه ُ فردا همون آدم ُ هو میکنه . از اونجایی که طلا برای مرد مسلمان حرامه ایرانی جماعت علاقه ای به قهرمانی توی مسابقات جام جهانی نداره دلیلشم جنس طلای جام مسابقاته و گرنه تیم ایران اگه بخواد میتونه قهرمان جام جهانیم بشه !
+ از همین تریبون اعلام میکنم که بنده طرفدار هلند م و هیچ تیمی به گرد پای هلند نمیرسه . آرژانتین ُ برزیل ُ انگلیس ُ ایتالیا م باید برن سماغشون ُ بمکن . البته این وسط حساب اسپانیا از این تیمایی که نام بردم سواس .

۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

2

- آقا داماد چی کاره ن ؟
+ مربی تیم تـَشتـَک سازیه کرمانن ، میرن تو صـ.ـدا و سـ.ـیما از سیستم آرژانتین ُ انگلیس ُ اسپانیا ایراد میگیرن !

۱۳۸۹ خرداد ۲۷, پنجشنبه

شب آرزوها

اولین بار اسم " شب آرزو ها " رو از این پسر عینکیه " فرزاد حسنی " تو برنامه ی کوله پشتی شنیدم . اصا نمیدونستم شب آرزوها چی هس چی نیس اما میشد از اسمش فهمید یه شبیه که هرچی آرزو کنی خدا بهت میده . خدا خیرش بده این فرزاد حسنی ُ ، همون شبی که شب آروزها بود نیومد بگه امشب شب آرزوهاس فرداش اومد گفت دیشب شب آروزها بود ، چی چی آرزو کردین ؟ مام که آرزویی نکرده بودیم نشستیم ُ به روح پرفتوح بعضیا تف ُ لعنت فرستادیم که چرا این شب ُ از دست دادیم ُ حسرت نکردن آرزو به دلمون موند . الان یه ۲ - ۳ سالی از اون روز میگذره اما تاحالا یادم نمیاد تو شب آرزوها آرزویی کرده باشم . امشبم مث ِ سالای دیگه آرزویی نمکینم ، یعنی آرزویی ندارم که بکنم شاید کلی آرزو داشته باشم ُ خودم ندونم ، شایدم از فرط زیاد بودنشون نمیدونم کدوم یکی از اون یکی مهمتره ، اما این ُ میدونم که الان چیزی واسه به زبون آوردن ندارم وگرنه با تمام توانم آرزوم ُ میکردم .
هرچی به ذهنم فشار میارم که چه چیزی ُ الان بیشتر از بقیه میخوام چیزی به ذهنم نمیرسه . از این آرزوهای کلیشه ای مث ِ سلامتی پدر مادر ُ موفقیت توی درس ُ زندگی زیاد به سمت ِ خدا پـُست میشه اما من دلم یه چیز جدید میخواد یه آروزی متفاوت ! تو دکو*نمون هروقت یه مشتری میاد بهش میگیم این شلواره کارش کاره متفاوتیه ، حالا دله منم یه آرزوی جدید میخواد ، یه آروزی متفاوت ، اما آخر سر به همون سلامتیه پدر مادرمون راضی میشیم . البته این وسطا کساییم پیدا میشن که فکر میکنن سره خدارو هم میتونن شیره بمالن . دستاشون ُ رو به آسمون باز میکنن ُ ۶ - ۷ تا آروز رو به جای یه آرزو به خدا قالب میکنن . خلاصه امشب شب آروزهاست ُ من آرزویی ندارم ، یجورایی شبم بی ستاره ی بی ستاره س ...

۱۳۸۹ خرداد ۱۴, جمعه

دکتر برو دکتر

از بچه گی دوس داشتم اینقده درس بخونم تا دکتر بشم ُ همه صدام کنن " دکتر " ، اما الان خداروشکر میکنم که اینقدر اندام تحتانیم گشاد ُ ، اندام  ِ فوقانیم تنگ بود که دکتر نشدم ، تا یوقت احیانا کسی نیاد تو خیابون ُ داد بزنه " دکتر برو دکتر "
+ دکتر محمود احمدی نژاد           + الله اکبر 

۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

1

- آقا داماد چیکاره ان ؟
+ تو صـ.ـدا و سـ.ـیما " مسائل افغانستان ُ " تجزیه تحلیل میکنن !

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

لاست در برابر آشپزباشی

این روزا اینقده درگیر دیدن این " لاست ِ " کوفتی شدم که حساب کتاب ِ روز ُ شب ازدستم در رفته . لامصب وقتی آدم میشینه پاش دیگه بلند شدنش دست ِ خودش نیست . یا همونجا پشت کامپیوتر فسیل میشی ُ به لقاالله میپیوندی ، یا احیانا به زوره جیغ ُ داده اهل ِ منزل ُ لنگه ی دمپایی ِ مادر گرام از جا بلند میشی ُ مجبوری به زندگی عادیت ادامه بدی . پدر سوخته های اجنبی تو بلاد کفر " لاست ُ " " پریزون بریک " و " ۲۰۱۲ " میسازن ، مام تو مملکت اسلامیمون " آشَپز باشی " و " هوش سیاه " و " تاکسی نارنجی " میسازیم . البته شاهکارهای سینمایی دیگه ای هم داریم که حالا بماند . کلا مردمان ِ مملکت ِ " شاهکار پروری " هستیم ما ! توی همه ی موارد زندگیمون درحال " شاهکار پروری " و " شاهکار پرونیم " . البته متاسفانه اوج ِ هنرمون ُ به جای اینکه توی راه راست خرج کنیم دقیقا به موازات راه کج در حال طی طریق نمودنیم !
اون قدیم ندیما که هنوز فیلمای هالیوودی ُ ،
بعد از اون دوره با روی کار اومدن دولت اصلاحات ُ در نتیجه آروم تر شدن جو مملکت فیلمای هالییودی کم کم جای خودشون ُ تو سفره ی دست فروشا باز کردن . دیگه نه مث ِ قبل خبری از بگیر ُ ببنده سابق بود ، نه کسیُ به جرم داشتن فیلم
DVD و سریالای خارجی مث الان طرفدار نداشت ، فیلمای هندی خیلی رو بورس بودن . یادمه یه فیلم هندیه بود به اسم " دل " ! یه فیلم عشقولانه ی هندی ، از این سبک فیلمایی که از اول تا آخره فیلم دختر پسره دوره یه درخت دنبال همدیگه میدوییدن ُ آخرشم به جای اینکه همدیگرو بغل کنن ، درخت بیچاره ُ چنان محکم در آغوش میگرفتن که هرکی ندونه فکر میکنه الانه که درخته فرار کنه . این فیلمرو شاید نزدیک به 20 بار تو اون سن نیگاش کرده باشم ! عجیب بود هرچیم که نیگاش میکردم از دیدنش خسته نمیشدم . یکی از دلایل پرطرفدار بودن ِ اون فیلما نداشته صحنه بود . وقتی یه فیلم میذاشتی خیال راحت بود که نیازی نیس یهو وسط فیلم بپری جلو چشم داداش کوچیکت ُ بگیری یا احیانا بفرستیش دنبال نخود سیاه ! البته بعضی وقتام این روشا کارایی ُ خودش از دست میداد ُ مجبور میشدی به خاطر اینکه پایه های اسلام به خطر نیفته به همون روش سنتی و کارساز " اُردنگی " متوسل بشی . البته بنده به هیچ عنوان این روش رو توصیه نمیکنم ! جون ِ شما نباشه جون ِ خودم هنوز جاش درد میکنه . VHS یا فروختن داستگاه ویدیدو میفرستادن منکرات ! پیدا کردن فیلمای سینمایی روز دنیا توی ایران ، حتی فیلمایی که هنوز تو آمریکا اروپا رو پرده ی سینما نرفته بود ، از پیدا کردن آدامس خروس نشانم راحت تر شده بود . خوده من اولین فیلم هالیوودی که گرفتم Malena بود ! بعد از اون بود که معتاد فیلم دیدین شدم ُ اگه روزی ۳ تا فیلم نمیدیدم شب خوابم نمیبرد . اینقدری که به فیلمام حساس بودم ُ ازشون مراقب میکردم حواسم به فرحناز نبود ! به حدی به فیلمام حساس بودم که اگه کسی رو " سی دی " م خش مینداخت انگار زده بوده صورت ِ خودم ُ درب ُ داغون کرده بود ! .
تو این چند ساله اخیرم که تب ِ دیدن سریالای هالیوودی داغ شده
شما رو نمیدونم اما به شخصه دیگه علاقه ای به دیدن فیلمای سینمایی حال حاضر ایرانی ندارم . بازم خدا پدره " بهروز وثوقی ُ " " ناصر ملک مطیعی ُ " بیامرزه ! تا چند سال پیش میگفتیم فیلمای قبل از انقلاب ُ به اصطلاح " فیلم فارسی " بی محتوان ، ماشالا فیلم سینمایی الان دست ِ اونارم از پشت بستن . به قول یکی از دوستان " فیلمای خارجی هرچقدرم که مسخره باشن لااقل آدم دلش خوشه که یه " صحنه " توش میبینه ، فیلمای ایرانی که همون یه " صحنه " م ندارن
. " لاست " ، " فرار از زندان " ، " 24 " ، " فرندز " و ... سریالایی هستن که خیلی طرفدار پیدا کردن . معروف ترین اونهام لاست و فرار از زندان ِ ! گفتم " فرار از زندان " یاده " مایکل اسکوفیلد " افتادم ! روحت شاد پسر ، چقدردلم واسه اون " اسب تروا " ی کاغذیت یا وقتایی که " سارا " رو بغل میکردی تنگ شده ! به شخصه فرار از زندان رو تا الان که Seasone 4 لاست رو دیدم بیشتر پسندیدم ! پیشنهاد میکنم توی ایام امتحانات حتما یکی از این سریالارو نگاه کنین که هیجانش چند برابره ! !
+
یه چیزی میگم بین خودمون بمونه . یه سری صحبم در مورد " فارســی ۱ " داشتم که ترسیدم آه حاج آقا (پدر گرام رو عرض میکنم ) بگیرتم صبح از خواب بلند نشم ، واسه همین از گفتنش منصرف شدم .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

درد آور ترین لحظه ی دنیا

یعنی وقتی که با هزار امید ُ آرزو ساعت ۴ صبح به عشق خوردن لازانیا بری سر وقت یخچال اما به جاش  با ظرف خالیش مواجه بشی !
+ دست بالا دست زیاده دیگه !

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

پت ُ مت

آيا تا به حال به شهرك شهيد محلاتي سري زده ايد ؟ آيا بناي يادبود اين شهرك را از نزديك ديده ايد؟ آيا از خودتان پرسيده ايد كه چرا گنبد فلزي به اين بزرگي ساخته شده اما دو سال است كه ادامه فعاليت براي تكميل اين بنا متوقف شده است ؟ آيا تركيب گنبد فلزي بزرگ و جرثقيل قرار گرفته در زمين اين بنا برايتان عجيب نبوده ؟ اهالي شهرك شهيد محلاتي بي شك پاسخ اين سؤال ها را مي دانند . اما شايد هم محله اي هاي ديگر از آن بي خبر باشند . پس براي آنهايي كه اين گنبد را نديده اند بزرگ ترين طنز تصويري قرن را توضيح مي دهم .
از اينجا به بعد چشمتان را ببنديد و به كمك قوه تخيلتان تصور كنيد .
در عكس جرثقيل بزرگي هم ديده مي شود كه البته هيچ كدام از اينها وارونه نيست. وارونه ترين قسمت قصه ما اين است كه جرثقيل در كنار اسكلت گنبد قرار ندارد . بلكه سازندگان باهوش اين بناي بزرگ ابتدا جرثقيل را در مركز گنبد قرار داده اند و بعد شروع به ساختن گنبد كرده اند همين طور كه گنبد اوج مي گرفته جرثقيل هم كم كم در آن حبس مي شده تا اينكه بالاخره يك روز ساخت اسكلت گنبد تمام مي شود و
همه نفس راحتي مي كشند، فرياد شادي از نهاد كارگران و كارگزاران اين بنا بلند مي شود ، همه به هم خسته نباشيد مي گويند ، خيلي ها لبخند رضايت بر لب دارند و با آستين پيراهنشان عرق پيشاني را خشك مي كنند . در ميان همهمه و فريادهاي شادي يكباره سكوتي سنگين حاكم مي شود . همه مات و مبهوت به گنبد و جرثقيل نگاه مي كنند . ضربان قلب كارفرماي پروژه كند مي شود . هيچ كس جرئت حرف زدن ندارد . در اين سكوت يك كارگر ساده با صداي بلند سؤالي مي پرسد : «حالا جرثقيل را چطور بيرون بياوريم؟»
+ سایت ارزشی فارس نیوز .
در مواقعی این چنینی و پس از خواندن چنین مطالبی ، سوالاتی از قبیل " پس مهندسین این پروژه کجا بوده اند و یا در حال انجام چه کاری بوده اند برای مخاطب پیش می آید که اگر هم اینک برای شما نیز سوالاتی از این دست پیش آمده ، باید به خدمتتان عرض کنم در این مواقع بنده ضرب المثل ِ وزینی دارم که میفرماید : سر ُ ته ِ مهندسین عزیز در حال بازی پینگ پنگ میبوده !
+ ضرب المثل فوق کمی از اون نکات سیخ ُ سنگی و صابونی ُ داشت ! مودبانش ُ نوشتم آفتاب مهتاب ندیده های عزیز دچار فشار های عصبی و حمله های هیستریکی نشن .
اين سؤال ، سؤالي است كه حدود دو سال است كه هيچ كس نتوانسته به آن پاسخ دهد. بنده پيشنهاد مي كنم حالا كه اين بناي عظيم با صرف هزينه اي سنگين ساخته شده و هيچ كس راه حلي براي آن پيشنهاد نمي كند حداقل اين مكان را به كمدي ترين بناي تاريخ تبديل كنيم و از آن براي جذب توريست استفاده كرده و بليت بفروشيم. مطمئن باشيد افراد زيادي حاضرند براي انداختن عكس در كنار اين بنا پول خرج كنند .
همان طور كه در عكس مي بينيد مقبره اي فلزي و بسيار بزرگ با اسكلتي كاملاً مدرن كه بي ترديد هزينه هنگفتي را در برداشته، ساخته شده است .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

تو سوختی تا من روشن شوم

چند روز پیش " روز معلم " بود ، خواستم تا تب ِ روزه معلم داغه ُ هنوز دیر نشده یه سری واقعیت هارو در مورد خودم بازگو کنم . ممکنه خوندنش واسه ی شما جالب باشه امکانشم هس اصا جالب نباشه اما ۱۰۰ درصد یخورده از این عذاب وجدانی که سالهای سال ِ گریبانم ُ گرفته راحت شم ! 
سال اول دبستان که بودم یه خانوم معلمی داشتیم به اسم خانم " جهانبین " . چیزه زیادی ازش یادم نیس . تصویری که ازشون تو ذهنم دارم یه خانوم مسن بود که " آب بابا " رو بهم یاد داد ، حالیم کرد کدوم دست ِ راست ِ کدوم دست چپ ، حالیم کرد چی خوب ِ چی بد ! سال اول ابتداییم که تموم شد ُ رفتم سال دوم ابتدایی خبر دار شدم ایشون به دیار باقی شتافتن ! خدا بیامرزتشون .
معلم سال دومم خانم  " کامیار " بود . یه خانم نسبتا قد بلند که یکمیم اضافه وزن در حدود ۲۰ - ۳۰ کیلو داشتن . خبر فوت ایشون رو هم تو تعطیلات تابستون همون سال شنیدم . خدا بیامرزتشون ! معلم سال سومم خانم " پور خدادادی " بود . اون سالا پدرم هنوز بازنشسته نشده بود . از قضا پسر ایشون  به استخدام همونجایی که بابام رییسش بود در میاد واسه همین این خانمه خیلی هوام ُ داشت ! همیشه سره جلسه امتحان میومد بالا سرم ُ جواب ِ سوالارو بهم میرسوند . بعضی وقتام که میدید حالیم نمیشه چی میگه خودش مداد ُ از دسم میگرفت مث ِ یه خانوم معلم خوب جوابارو توی برگه م مینوشت . خبر مرگ ِ ایشون رو زمانی که سال چهارم ابتدایی بودم شنیدم . ایشون رو هم خدا بیامرزه .
معلم سال چهارم ابتداییم جناب آقای " نیسی " بود . یک معلم بد اخلاق ِ سیگاری که همیشه ی خدا لای دندوناش ُ که نیگا میکردی میتونستی اثرات شام دیشب ُ ببینی ! خبره مسرت بخشی که براتون دارم اینه که ایشون هنوز در قید حیات بسر میبرن ، اما متاسفانه توی اون سالی که بنده شاگرد ایشون بودم برعکس روال همیشگی " فرزندشون " هنگام خدمت سربازی شهید شدن ! خدا ایشون رو هم بیامرزه . دبیر سال پنجمم آقای " هادیان " بود . یک معلم خوش اخلاق ِ خوش سیما که توی اون یک ماهی که معلم بنده بود از ایشون بدی ایی ندیدم ! اینی که میگم " یک ماه " دلیلش اینه که همون ابتدای سال تحصیلی یه سکته ی قلبی زدُ دیگه سره کلاس نیومد ! " مشغول ُ الذمه این " اگه یوقت فکر کنین از دست ِ ما دانش آموزا سکته کرده . حالا درسته اونموقع ها احمدی نژاد نبود اما به خدا تقصیر مام نبود ، احتمالا از دست ِ زنش سکته کرده . خداروشکر برخلاف روال سابق الان هم خودشون در قید حیاتن هم خانوادشون در سلامتی کامل به سر میبرن . میرسیم به سال اول راهنمایی ! اون سال یه معلم ورزش داشتم بنام آقای " عمید " ، سال دوم راهنمایی خبردار شدم یه روز که سواره ماشینش بوده بهش حمله کردن ُ میخواستن ماشینش ُ بدزدن ، اینم مقاومت کرده ُ زدن بیچاره ُ کشتن ! به همین راحتی ایشون هم به ملکوت اعلی پیوستن . خدا ایشون رو هم بیامرزه !

۱۳۸۹ اردیبهشت ۸, چهارشنبه

آب نطلبیده

میگن آب ِ نطلبیده مُراده ، اما در بیشتره مواقع این آب ِ نطبلیده هرچیزی میشه غیر از " مُراد " منجمله ساغر سوسن سارا سوگل سوگند سینا سروش سهراب و . . . ! درسته قیمت آب ِ نطلبیده یک میلیون تومنه اما خواهشا مراقب آب ِ نطلبیده ی خود باشید

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

امتحان میگیریم البته بصورت مضاعف

۱ - من میخوام به یه نفر خیلی احترام بذارم ُ طرف ُ حسابی "مَشعوفش" کنم . به نظر شما باید از کدوم یکی از افعال زیر استفاده کنم ؟  الف :احمدی نژادتم  ب : محمودتم  ج : کـ.ـاندومتم  د : سیستم تنظیم جمعیت خانوادتم 
۲ - به نظر شما اگر احمدی نژاد نبود ما به کی باید میخندیدیم ؟؟؟  الف - کل یوم برادران لاریجانی ب : طرفداران ِ تراختور که میگن ما از طرفداران ِ منچستر ُ بارسلون بیشتریم  ج : جناب جنتی بزرگ  د : صادق محصولی که در جدید ترین بیانات خود فرمودند : به بچه های کوچک توی مهد کودک باید یاد بدیم گناه کبیره نکنن تا از زلزله جلوگیری بشه  (چشم آقای محصولی)
۳ - یه دوست دارم اسمش مهدی ِ این هر روز میگه اسم  ِ من ُ تو وبلاگت بیار به نظر شما هدفش از این کار چیه ؟  الف : میخواد معروف بشه  ب : میخواد من ُ از نون خوردن بندازه  د : این کلا هدف خاصی از این کار نداره  ج : این اگه تو زندگیش هدف داشت که نمیخواست اسمش اینجا بیاد
۴ - شما دلیل فوران آتشفشان " ایسلند " را چه میدونید ؟ الف : از اونجایی احمدی نژاد میگه شعار فرزند کمتر زندگی بهتر از پایه ُ اساس مشکل داره ، این آتش فشان ِ خواسته بگه آی علما چرا در مقابل این سخن سکوت کردین  ب : کفاشیان میخواست بالا سره افشین قطبی یه هووی چشم آبی بیاره این آتشفشان ِ به جوش آومده تا پروازا لغو بشن ُ این هووی چشم آبی به ایران نیاد .  د : همت مضاعف در سایه ی فوران مضاعف شکل میگیره
۵ - به نظر شما این جنگ نرم که میگن چقدر نرمه ؟  الف : خیلی نرمه   ب : راحت الحلقوم خوردین ، اینم همونقدر نرمه  ج : یادمه یه بار لپ یار رو بوسیدم نرم تر از اون ندیدم ، اینم همونقدر نرمه !   د : همون گزینه ی قبلی از همه چی نرم تره . نرم تر از اون تو عالم هستی ندیدم .
۶ - " یک لحظه نگاه تو به صد ماه ُ مَه ُ خورشیدنَیَرزد  ، یک لحظه نگاه تو به یک عالم هستی که نَیَرزد " به نظر شما شاعر که همان دویست تومنی میباشد در لحظه ی سرودن شعر به چه چیزی می اندیشیده ؟ الف : به یک لحظه نگاه دلبرانه ی محمود  ب : یک لحظه نگاه  دلبرانه ی قاضی دادگاه متهمین اغتشاشات اخیر  ج : اصولا نگاه دلبرانه چیزه خوبیه ، باعث زاد ولد ِ بیشتر میشه  د : همه ی موارد
۷ - پس از وقوع زلزله ای که علما اون رو در آینده پیش بینی کردن ، نام  ِ تهران بزرگ به .... تغییر پیدا خواهد کرد . الف : کُنفَیـَکون بزرگ ب : مضاعف بزرگ  ج : تـِرهون بزرگ  د : هیچکدوم
۸ - به دلیل نداشتن همت مضاعف سوال هشتم نداریم !!! در ضمن کامنتتونم مضاعف
د ت ن : سخت ترین کار دنیا بخدا عنوان انتخاب کردن ِ !!! هرچی به مغزم فشار میارم یه چیز جالب انتخاب کنم نمیشه . سختی کار اینجاس که مجبوری این روزا بصورت مضاعف فرت ُ فرت بنویسی !!!
 
ساخت سال 1388 اتاق خواب یه پسر دویست تومنی.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده