صفحات

۱۳۸۸ دی ۲۸, دوشنبه

وضعیت الان من

الان که دارم این پست ُ مینویسم تو اتاقم نشستم ُ دارم این آهنگ ُ گوش میدم ،  در ُ رو خودم قفل کردم که یه وقت این کوچولوهای شیطون نیان تو اتاق بــبــیــنـَـنـَـم لو برم ، چراغم خاموش . . .
مادرم اینا الان تو خونه روضه زنونه دارن . از اونجایی که در یه همچین مواقعی شنیدن صدای خانوما توسط آقایون حرام  ِ وِ هیچ مردیم نباید تو خونه باشه و چون من هنوز اعمال بعد از " غلامی " رو انجام ندادم ُ " پسرم " ، از اتاقم بیرون نرفتم . فقط از این میترسم که دستشوییم بگیره ! ! ! البته با اینهمه لواشکی که خوردم بعید نیس یه همچین اتفاقیم بیفته . دستشوییـمم گرفت فوقش مجبورم کارم ُ تو همین کیسه پلاستیکی که دم  ِ دستمه انجام بدم دیگه . واسه از بین بردن بوشم پنجره رو باز میکنم به همین سادگی . . .
پ ن : قایمکی دارم صدای زنا رو گوش میدم که یا دارن واسه پسراشون دختر انتخاب میکنن یا در مورد سوسیس کالباس حرف میزنن . .

۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه

یک روز خوب با طعم ساندیس

این چند وقته داشتیم خونمون ُ رنگ میزدیم . به حمدلله ُ به حول قوه ی الهی کار رنگ کاری ُ رنگ آمیزی خونمون تمام شد رفت پی کارش . تو این مدت هرجا که میرفتیم میگفتن : چه بو رنگی میدی پسر ! ! ! هرچیم رو خودمون عطر و ادکلن خالی میکردیم فایده ای نداشت که نداشت . کار رنگ آمیزی  ِ خونه مون که تمام شد همسایه روبروییمون به رنگ کاره گفت بعد از خونه ی ما بره سراغ خونه ی اونا ، اونجام رنگ بزنه .
دیروز میخواستم برم سمت دانشگاه به مکافات ُ بد بختیام برسم که رنگ کار خونمون ُ دم  ِ دره خونه همسایمون دیدم دست به کمر ایستاده . گفتم : پ َ اوستا صَب میکردی تا ۵ شنبه آخه الان چرا ؟؟؟ الان که وقت ِ این کارا نیس . بیچاره یه عرقه شرم کرد ُ گفت : نه جان ِ رضا کمر دردم ماله اون نیس که . گفتم : ها پس مال ِ  چیه اوستا ؟؟؟ نشست واسم تعریف کرد دیروز که داشته از سمت خونشون میومده سمت اینجا یدفه دیده چند نفر اومدن گرفتن به زور پرتش کردن تو یه وانت . هرکسیم تو خیابون بوده همینکارو باهاش میکردن . گفت یه ۷ - ۸ تا وانت دیگه ام کنار ما بود همینجوری مث ِ بزغاله آدم میگرفتن سوار اینا میکردن میبردن . گفت وقتی این وانتا پر شد مارو ورداشتن بردن سمت فرودگاه . هرچیم به خودشُ بقیه نیگا میکرده میدیده اینا همه ایرانین چند تا افغانی بیشتر بینشون نیس که یوقت بخوان از کشور خارجشون کنن . حالا اگه بخوان افغانیم از ایران بیرون کنن که با هواپیما نمیکنن .
گقت آقا مارو بردن فرودگاه پیاده کردن . بعد از مام بازم با اتوبوس ُ وانت هیمنجوری آدم داشتن میاوردن که یدفه دیده صدای دست ُ سوت ُ کـِـل میاد . گفت نیگا کردم دیدم یکی داره میاد سمتمون خیلی م قیافه ش آشناس . یخورده که طرف میاد نزدیک تر میبینه احــمــدی نـــژاده که اومده اهـــواز ! ! ! 
گفت مارو ورداشتن بردن استقبال احمدی نژاد بعد از اونم به زور ُ کشون کشون بردنمون واسه سخنرانیش ُ ولمونم نمیکردن . . .
ظهر داشتم اینارو واسه بابام تعریف میکردم که یدفه بابام با یه قیافه حق به جانب واسه طرفداری از احمدی نژاد برگشت بهم گفت : خ ُ ورداشتن بردنشون که بردن ، اینم بگو آخر سر بهشون آبمیوه دادن ! ! !
پ ن : علت کمر درد نقاش خونمون افتادن از رو سکویی که روش موقع سخنرانی احــمــدی نژاد ایستاده بوده ، بوده ! ! !
پ ن ۲ :  نـــمـُــردیم ۶۳ درصـــدشـــم دیـــدیـــم .
عکس کمی تا قسمتی مرتبط : (+) و عکس کاملا مرتبط اختصاصی از علی (+)

۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

امتحان میکنیم

۱ - به نظر شما انگیزه ی احمدی نژاد از بیان جمله ی " تنها راه حل  ِ برون رفت  ِ مشکل زیست محیطی جهان ، بازگشت به دین میباشد " چه بود ؟؟؟ (( همون گازهای گلخانه ای ُ اینا ))
الف : تو گلخونه ی خونمون از شیکممون باد در نکنیم چون وضومون باطل میشه .   ب : اگه در کردیم ، بی صدا و بی بو در کنیم که یوقت باعث مزاحمت همسایه ها نشه .    ج : حتی المقدور تو حیاط در کنیم که مشکلات مورد بالا رو نداشته باشیم .    د :از اونجایی که گوز ربطی به شقیقه نداره ، پس دین هم ربطی به محیط زیست نداره .
۲ - طبق کدام قانون  ۳<۱ می باشد ؟؟ ((  ۳ کوچکتر از ۱ ))
الف : قانون یوگی و دوستان     ب : قانون آقا کلاغه و دوستان     ج : قانون بلفی و لی لی بیت در سرزمین عجایب و دوستان     د : قانون محمود و دوستان

۳ - این جمله از کیست ؟ " اسراییل باید از صحنه ی روزگار حذف شود "
الف : شیشه پاک کن گلرنگ     ب : مایع پاک کننده ی چند منظوره ی اتک     ج : خمیر دندونه پونه چشمارو نمیسوزونه     د : محمود لکه بر

۴ - به نظر شما بنا به گفته احمــدی نژاد که فرموده اند : " دختری ۱۶ ساله در زیرزمین خانه اش اورانیوم را غنی سازی کرده " این دختره تا چه اندازه اوراینوم را غنی کرده ؟؟؟
الف : به اندازه ی عمه ش   ب : به اندازه ی عمه م   ج : به اندازه ی عمه ت   د : به اندازه عمه مون

۵ - به نظر شما هدف محمــود از نشان دادن عکــس هــمسر آقای مـوســوی چه بود ؟؟؟
الف : میخواست بگه خاک بر سرت بی غیرتت کنن عکسه زنت پخش شده  .   ب : میخواست بگه من قبلا خواستگار زنت بودم اما بهم ندادنش .   ج : میخواست بگه زنت " داره " اما زن  ِ من " نداره " که قاعدتا هم نباید داشته باشه .    د : اصولا محمود از گفته هاش هدف خاصی نداره فقط میخواد من ُ تورو بخندونه .

۶ -  جناب غــلام حســیـ.ـن مـحـســنــی اژ ه ای فرموده اند : " از این به بعد با معترضین و آشوبگران مماشات نمیکنیم و آشــوبــگران به اشد مجازات محکوم میشوند . " اشد مجازات چیست ؟؟؟
الف : اگه کسی ُ بگیرن چوب دوسر میکنن تو یه جاییش . ((شما آستین بخونین ))    ب : هر کی ُ گرفتیم ، گرفتیم دیگه ام طلاقش نمیدیم .    ج : میتونیم میگیریم ، میتونین بگیرین .    د : نوشابه چه رنگی دوس دارین شیشه ش ُ بکینم تو آستینتون ؟؟؟

۷ -  اون  پشهه بود که دوره سره احمدی نژاد هی وول میخورد ، به نظر شما با چه نیتی پلیدی هی وول میخورد ؟؟؟
الف : تا حالا گ*ه به این خوشمزه گی پیدا نکرده بود .   ب : گزینه ی الف    ج : گزینه ی ب     د : گزینه ی ج

۸ - محمود فرموده اند : آقای لنکرانی مث ِ هلو میمونه ! ! ! جمله ی مشابه هلو را پیدا کنید .
الف : ای دل چه بلایی    ب : ای جان چه هلویی     ج : ای جان به فدایت    د : ای موش بخوره تورو

۹ - به نظر شما سران کشورهای جهان پس از دیدن محمود در سازمان ملل اولین جمله ای که به زبان آوردند چه بود ؟؟؟
الف : جـَـک بدو بیا محمود اومد jack com on mahmod is going HAHAHA 
ب : مایکل بدو تخمه رو بیار محمود اومد michel FASTtar give me tokhme ha HAHAHA  
ج : ایول ! ! ! بچه ها دوباره این یارو اومد OH COL ! ! ! CHILDREN DOBARE IN babahe GOING
د : تمامیه موارد ALL MAVARED

۱۰ - به نظر شما احمدی نژاد نام رییس جمهور آمریکا را چگونه مینویسد ؟؟؟
الف : عوباما     ب : اون با ما      ج : کی با ما     د : کی رو من

۱۱ - اون هاله نوره بود دوره سر احمدی نژاد ، منبع نورش از کجا تامین میشه ؟؟؟
الف : از تو زیر زمین خونه ی اون دختره ۱۶ سالهه     ب : به صورت صلواتی از تو خیابون میگیره     ج : الف و ب     د : ندارد

۱۲ - محــمود احمـــدی نژاد : " تا به امروز آزارم به هیچ  موجود زنده ای نرسیده " به نظر شما پس این مردمی که میان تو خیابونا چی ن ؟؟؟
الف : بسکوتن     ب : گوسفدن     ج : شوکولاتن     د : عروسکن

۱۳  - به نظر شما " رییس جمهور فرانسه پس از شنیدن پیام سخنگوی وزارت امور خارجه ایرن مبنی بر محکومیت پلیس فرانسه در برخورد با معترضین خیابانی چند دقیقه خندید ؟؟؟
الف : ۵ دقیقه      ب : ۱۰ دقیقه      ج : ۱۵ دقیقه      د : هنوزم داره میخنده

۱۴ - به نظر شما رییس جمهور فرانسه با این پیام سخنگوی وزارت امور خارجه ، چند دقیقه اطرافیان خود را خنداند ؟؟؟
الف : ۵ دقیقه      ب : ۱۰ دقیقه     ج : ۱۵ دقیقه      د : هنوزم دسته جمعی دارن میخندن

پ ن : زمانی غرور من شکست که رییس جمهور کشورم نمیدانست جواب HOW ARE YOU رییس جمهور روسیه ، YES میشود .
زمانی غرور من شکست که رییس جمهور کشورم جواب HAPPY NEW YEAR رییس جمهور روسیه را نمیدانست .
زمانی غرور من شکست که رییس جمهور روسیه به آرامی در گوش  ِ رییس جمهور کشورم گفت : جواب HAPPEY NEW YEAR میشود HAPPEY NEW YEAR TOO

۱۳۸۸ دی ۱۴, دوشنبه

SMS شرکت در برنامه 60

تا ساعت ۷ صبح بیداری بعد میری که بخوابی . چشمات داره گرم میشه ُ داری میری تو عالم خلسه ، بدنت ُ شل میکنی ، اونجات ُ سفت میکنی ، میری تو خواب ناز ُ ناناز . هنوز تو عالم خواب ُ بیداری که SMS میاد . با هزار امید و آروز که ایشالا آرزو خانوماش بیشتر باشه میری که SMS ُ باز کنی . با خودت فکر میکنی که حتما یه دختره عاشقت شده که این وقت صبح بهت SMS داده ُ نتونسته تا ظهر خودش ُ نیگه داره . SMS باز میکنی میبینی نوشته :
با شرکت در SMS برنــامه نــود و انتخــاب آخرین گزینه ، اتحــاد ملیونی سـبـ.ـزهارا اعلام میکنیم ( 2 شنبه ساعت 11 )
میگی به روی چشم ُ میخوابی . به خیالت که وقتی تو اون انتخابــ.ــات به اون گندگی معلوم نشد کی به کی ُ کی رو کیه ، SMS برنـــامه 90 درس اعلام می کنن ؟؟؟
میگیری میخوابی گوشیت ُ میذاری زیر بالشت . چشات دوباره داره گرم میشه . بازم SMS میاد . با خودت میگی ایندفه دیگه طرف یه دختره . SMS باز میکنی میبینی دوباره همون متن ُ نوشته . میگیری میخوابی . اینقده خسته ای که سریع خوابت میبره . خروووووووپف . . .
5 دیقه هنوز نگذشته که دوباره SMS میاد . با خودت فکر میکنی ُ میگی اگه ایندفه یه دختر عاشقت نشده لااقل ایندفه فرستندش یکی از دخترای فامیل  ِ 
با این نیت بازم SMS ُ باز میکنی . بعد از دیدن نام فرستنده فــَکـِـت مث ِ پـُتک ِ گودرز میخوره زمین ، میبینی یکی از مردای " . . . " کلفت فامیل (( منحرفا منظورم گردن بود )) واست SMS فرستاده با همون متن شرکت تو SMS برنامه 90   .
به بخت ِ بدُ  حال زاره خودت ُ دوست دختر نداشته ی خودت تف ُ لعنت میفرستی ُ میگیری میخوابی . با خودت میگی یعنی تو این دنیای  ِ به این بزرگی نباید یه دختر باشه که محض رضای خدا به من  ِ بد بخت ِ بیچاره SMS بزنه بگه دوست دارم ؟؟؟
هنوز آرزوت تمام نشده که بازم SMS میاد . ایندفه بی هیچ امیدی دستت ُ سمت ِ  گوشی دراز میکنی ُ گوشی ُ بر میداری . به شماره ی SMS  ِ نیگا میکنی ! ! ! وای خدا تو چقدر مهربونی ؟؟؟ شمارهه مال  ِ یه غریبه س ، ای جــــــــــــــــــــــان ، تو تصوراتت تا فیها خالدون ِ آرزو  رو  تو SMS تجسم میکنی .
خوشگل باشه ، سفید باشه ، بلوند باشه ، قد بلند باشه ، از همه مهمتر ، باباش پولدار باشه ! ! !
به این نیت به شماره غربیهه SMS میدی ُ میگی : شما ؟؟؟ بعد از 1 دیقه SMS میده میگه : بابکم بابا ، برادر آرش ! ! ! [زار زار] [ای تو روح  ِ پر فتوحت احــمــدی نـژاد]
میگیری میخوابی . تو همین مدت بازم 10 - 20 تا SMS  ِ شرکت تو برنامــه 90 میاد اما یکی از یکی " . . . " کلفت تر (( میدونم که بچه های خوبی بودین ُ بازم گردن خوندین )) .
اگه از من بپرسین که میگم نرین ندین . اما اگه دوست داشتین برین بدین ، برین بدین . ۶ - ۷ بارم برین بدین . به مام بدین . . .

۱۳۸۸ دی ۱۳, یکشنبه

آقا کلاغه و دوستان

یه روز یه هواپیما از وسط جنگلای آمازون به سمت ِ یه جای خوب در حرکت بوده . مطمئن باشین که اون هواپیماهه سالم به مقصد میرسه نمیخواد دعا کنین ، هواپیماش توپولف نبوده اصولا فقط تو ایران از این توپول موپولا میبینین . تو این هواپیماهه یه آقا کلاغه بوده که از قضا مث ِ بعضیا خیلی تخس بوده . این آقا کلاغه مهماندارو صدا میکنه میگه : یه ویـسـکی با دوتا یخ . مهمانداره میره یه ویـسـکی با دوتا یخ میاره . میگیره جلو آقا کلاغه . آقا کلاغه مهماندار ُ نیگا میکنه میگه : نـیمیخوام ! ! ! مهمانداره میگه چرا ؟؟؟ کلاغه میگه : واسه کــ.ــونده بازی هاهاها! ! !
مهمانداره میره . ۵ دیقه بعد دوباره آقا کلاغه مهماندارو صدا میکنه میگه : یه ویـسکی با دوتا یخ . دوباره مهمانداره میره یه ویـسـکی با دوتا یخ میاره میگیره جلو آقا کلاغه . آقا کلاغه دوباره میگه نـیمیخوام . مهمانداره میگه چرا ؟؟؟ کلاغه میگه : واسه کــ.ــونده بازی هاهاها ! ! !
یه خرسه پشت سره این کلاغه بوده از این کاره آقا کلاغه خوشش میاد . خرسه مهماندارو صدا میزنه میگه : یه ویـسـکی با دوتا یخ . مهمانداره میره یه ویـسـکی با دوتا یخ میاره میگیره جلو آقا خرسه ، خرسه مهماندارو نیگا میکنه میگه نـیمیخوام . ایندفه مهمانداره عصبانی میشه با خلبانُ کمک خلبان خرسه رو از هواپیما میندازن بیرون .
خرسه تو آسمون داشته سقوط میکرده که کلاغه میاد میزنه رو شونه خرسه میگه :  تو که " بال " نداری چرا کــ.ـــونده بازی در میاری ؟؟؟

نتیجه گیری ِ اخلاقی : درخواست آقا کلاغه مث ِ درخواست بعضیا واسه شرکت تو انتخابات میمونه . رفتن ُ اومدن ِ مهمانداره ُ و سر کار رفتنشم دقیقا مث ِ مردم ایــران ِ ، با اینکه میدونن سر کارن اما فرت ُ فرت تو انــتـ.ــخاب شرکت میکنن .
پ ن : بابت کلمه ی " کــ.ــونده بازی " شرمنده ، کاره آقا کلاغه واقعا کــ.ــونده بازی بود .  
پ ن : داستان با تلخیص ملخیص بود .

۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

دو دوتا نمیشه 4تا

این پست ُ به دو صورت میشه نوشت حالا شما هرکدوم ُ دوس داشتی میتونی بخونی ، البته دوسم نداشتی باید بخونی :
۱ - قبلنا دودوتا در هر صورتی میشد ۴ تا . اما اگه الان به یه بابایی بگی دودوتا میشه ۴ تا ، اول میره واست یــَـک آمـاره ُ نموداره کـــَت ُ کـلفتی میاره که دودوتا میشه ۵ تا ، بعدم میبرتت یه شیشه نوشابه ی خوشگل مهمونت میکنه که چرا گفتی دودوتا میشه ۴ تا ؟؟؟ چرا حرمت ُ نظام ُ انقلاب ُشیکوندی ؟؟؟ چرا آب تو آسیاب دشمنان ِ اسلام ریختی ای هتک حرمت گر ؟؟؟
۲ - قبلنا دودوتا در هر صورتی میشد ۴ تا اما اگه الان این دودوتا در راستای خط امام ُ رهبری بشه ۵ تا کسی نباید ایراد که بگیره هیچی ، باید دست ُسوت ُ کــِــلم بزنی واسشون که احسنت شاخ ُ فیل ُ شیکوندین با این کارتون . اصولا دودوتا امروزه در هر صورتی باید بشه ۵ تا . اگه نیاز به مدرک ُ سند ُ آمارم داشتین یه بابایی ُ میشناسم که میاد تو صدا و سیمای ملی واستون آمار نشون میده در حد بونتـُـس لیگا

۱۳۸۸ دی ۱۱, جمعه

یک روز دوست داشتنی

دوربینی را در بین محسنات یکی از چماغ بدستان کار گذاشتیم تا برنامه ی مستند به خاک ُ خون کشیدن ِ ملت ایران (( همونایی که میگن هتک حرمت کردنُ )) براتون نمایش بدیم . به همین راحتی !

ساعت ۵ صبح :
صدای الله اکبر موذن به گوش میرسد . اشتباهی از خواب بیدار میشود . دستش را زیر بالش کرده تا از وجود چماغ خود مطئن شود . چماغ موجود می باشد . خروپـــــف . . . میخوابد .

ساعت ۱۰ صبح :
با صدای " قسمت نمیشه انگار حَـرمت ُ ببینم ، برای آخرین بار برای تو بمیرم " موبایلش از خواب بیدار میشود و پس از کمی کش ُ قوس و یک صدای " آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ " ، خستگی طاقت فرسای خواب را از تن بیرون داده و اصولا هم کاری ندارد که این نوحه از روی ترانه های اونوره آبی ساخته شده . هرچی که اسم حضرت آقا روش باشه و محمود کریمی بخونه از خون سگ حلال تره .

کمی خود را چپ ُ راست کرده ، تشک خود را جمع کرده و پس از پوشیدن پیژامه ی راه راه خود به سمت خلا حرکت میکند . در درون خلا و در هنگام انجام قضای حاجت به یاد می آورد که نعوذن باالله چماغ خود را بدون پناه رها کرده . به سرعت کار سفت و شل خود را به پایان رسانده و بر بالین چماغ خود حاضر میشود . چماغ سر جای خودش است . خیالش راحت میشود . . .

ساعت ۱۰:۳۰ صبح :
اودکلن مخصوص خودش ((گلاب نادر)) را زده و به سمت مینی بوسی که سر کوچه منتظر او میباشد میدود . متاسفانه یک جماعت چماغ بدست را علاف خود کرده . سوار مینی بوس میشود و تا خیابان "خ " واقع در یکی از خیابان های تهران نوحه ی " آقا آقام آقام آقام . . . " را گوش میدهد .

ساعت ۱۱ صبح :
حوالی یکی از میادین تهران بسان گله ی گوسفندان از مینی بوس پیاده میشوند . دستی بر روی محسنات خود کشیده ، زیر لب چیزی زمزمه میکند و شلوار خود را تا روی شکمش بالا میکشد . در راه چند نفر از برادران حوزه و پایگاه را میبیند و با آنها خوش ُ بش میکند . برادر احمد عجب چماغ خوش دستی ، برادر اصغر چه شیشه نوشابه ی زیبایی . . .

ساعت ۱۱:۳۰ صبح :
صداهای مهیبی از چهار طرف و گاهی از شیش هفت طرف به گوش میرسد . روبرو عقب چپ راست و گاهی از آسمان صداهایی می آید . نعوذن باالله اینها صدای انسان است ؟؟؟

ساعت ۱۲ ظهر :
چماغ زنان ُ هو کشان به سمت دختر زیبا روی میدود . به یاد جمله ی " بزن و به آغوش حورالعین برو " می افتد . میــــــــــزند ، دختر بیهوش میشود . او اکنون در اعماق بهشـــــــــت برین است .

ساعت ۱ ظهر :
خیابان را از لوس وجود اراذل ُ اوباش و اغتشاش گران با چماغ متبرک شده ی خود پاک نموده و دیگر کسی در کوچه نیس . به به چه بانک زیبایی ، به به چه ماشینی . همیشه دوست داشت برای یک بار هم که شده با یکی از این ماشین ها بوق بوق کند . به روی سقف ماشین رفته و به یاد ایام کودکی خود بر روی سقف ماشین " لی لی " بازی میکند . غافل از اینکه ما در محسناتش دوربین کار گذاشته ایم .

ساعت ۲ ظهر :
اوضاع کمی " کی رو کیه " میشود . خدایا اینها از کجا می آیند ؟؟؟ اینها چه بیشمارند ! ! !

ساعت ۳ بعد از ظهر :
اوضاع کمی از حالت " کی رو کیه " به " خر تو الاغ " تغییر میکند . جو را به کمک دوستانش آرام کرده . فتبارک احسن الچماغداران

ساعت ۴ بعد از ظهر :
کلید در قفل میچرخد ُ درب خانه باز میشود . یاالله گویان وارد خانه میشود . خواهر خود را در درون خانه میبیند . چقدر با آن دختر زیباروی تفاوت دارد ! ! ! این سیبیل دارد ، آن یکی سفید سفید بود که ! ! !

ساعت ۵ بعد از ظهر :
به یاد می آورد که کم کم نمازش در حال قضا شدن است . اصولا این روزها حفظ ولایـ.ـت فــقــیـ.ـه از نماز هم واجب تر است . به ولایـ.ـت فــقــیـ.ـه نگویید نماز دارم ، به نماز بگویید یک ولـ.ــیه فـ.ـقـ.ـیه خوب دارم .


ساعت ۱۲ نیمه شب :
به خلا میرود تا مسواک بزند . مسواک خود را پیدا نمیکند . اینور ، آنور نیست که نیست . مثل هرشب مسوک نزده میخوابد . اصولا اینروزها هرچه دهانت بوی بدتری بدهد دین دار تر به حساب می آیی .
در خواب : اووووووووووووف چه حورالعینی خروووووووپف . . . اووووووووم چقدر ثواب کردم من امروز بیا . . . بیا . . .


پ ن : خاک پدران است که دست دگران است هان ای پسرم خانه نگهدار پدر شو
 
ساخت سال 1388 اتاق خواب یه پسر دویست تومنی.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده