صفحات

۱۳۸۸ دی ۲۸, دوشنبه

وضعیت الان من

الان که دارم این پست ُ مینویسم تو اتاقم نشستم ُ دارم این آهنگ ُ گوش میدم ،  در ُ رو خودم قفل کردم که یه وقت این کوچولوهای شیطون نیان تو اتاق بــبــیــنـَـنـَـم لو برم ، چراغم خاموش . . .
مادرم اینا الان تو خونه روضه زنونه دارن . از اونجایی که در یه همچین مواقعی شنیدن صدای خانوما توسط آقایون حرام  ِ وِ هیچ مردیم نباید تو خونه باشه و چون من هنوز اعمال بعد از " غلامی " رو انجام ندادم ُ " پسرم " ، از اتاقم بیرون نرفتم . فقط از این میترسم که دستشوییم بگیره ! ! ! البته با اینهمه لواشکی که خوردم بعید نیس یه همچین اتفاقیم بیفته . دستشوییـمم گرفت فوقش مجبورم کارم ُ تو همین کیسه پلاستیکی که دم  ِ دستمه انجام بدم دیگه . واسه از بین بردن بوشم پنجره رو باز میکنم به همین سادگی . . .
پ ن : قایمکی دارم صدای زنا رو گوش میدم که یا دارن واسه پسراشون دختر انتخاب میکنن یا در مورد سوسیس کالباس حرف میزنن . .
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

0 نظرات:

 
ساخت سال 1388 اتاق خواب یه پسر دویست تومنی.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده