صفحات

۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

ایزی لایف ( در راستای قسمت آخر سریال فاصله ها )

- آقا ببخشید یدونه چیز میخواستم
+ یدونه چی میخوای ؟
- چیز دیگه
+ خانوم بفرمایید بیرون ما از این وسایل بی ناموسی نداریم .
- آقا وسایل بی ناموسی چیه ! یدونه چیز میخواستم
+ ببخشید خانوم یکم واسه ما آشنا میزنی ، شما همون دختره ی نعوذن بالله نیستی ؟
- دختره ی نعوذن بالله چیه آقا ، اسمم بیتاس ، فامیلمم نه نعوذن بالله ِ نه استغفرالله !
+ حالا چی میخوای دختره لا اله الا الله ؟
- پوشک ؟
+ پوشک ؟ قدم نو رسیده مبارک ، حالا باباش اونیه که آزارا ی سفید داشت یا مورانو ی مشکی ؟
- آقا خجالت بکش این حرفا چیه ، بچه م کجا بود ؟ پوشک ُ واسه خودم میخوام .
+ آها نکنه ایزی لایف میخوای ؟ هو هو ، رازت ُ فهمیدم ، الان میرم به همه میگم ، هو هو
- آقا اینقدر آبرو ریزی نکن ، ایزی لایف ِ مارو بده الان این محسن میادش کارو کاسبیه مارو کساد میکنه .
+ باشه بیتا خانومه لا اله الا الله ، میدم اما یه شرط داره ، باید به یه سوالم جواب بدی  .
- بیتای خالی آقاجان لااله الا الله نداره ، بفرمایید بپرسید . 
+ چطوری تو سکانس آخر اون پسرای از خدا بی خبر شمارو بلند کردن بردن خونه خالی ، بعد اونجام بهتون یه حاله اساسی دادن بعد آخره شبم که آوردن انداختنتون زیر پل نه روسریتون از سرتون افتاد نه اون شال قشنگ آبیه از دور گردنتون باز شد ؟ چی شد که اینطوری شد ؟
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

0 نظرات:

 
ساخت سال 1388 اتاق خواب یه پسر دویست تومنی.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده